پارت ۲۷
پارت ۲۷
دونگ مین: حق با توعه خانم اما خب میخوام حالشو بپرسم
ساره: پیش لینو جاش امنه نگران حالش نباش
ویو الوراتون
خب ات ته لینو و لونا رفتن رستوران ات خیلی گشنش بود برای همین سه نوع غذا برای خودش سفارش داده بود و تهیونگ تعجب کرده بود چون ات هیچ وقت آنقدر غذا نمی خورد
ته: ات عشقم حالت خوبه؟ ۳نوع غذا تو زیاد اهل غذا نیستی؟
ات: نمیدونم تهیونگ احساس میکنم خیلی گرسنه ام دلم هوس کرده غذا های این مدلی بخورم
ته: پریودی؟
ات: نه ۶ روز پیش تموم شده
ته: خب باشه اما اگر دیدی حالت خوب نبود بگو بریم بیمارستان باشه؟
ات: نه بابا حالم خوبه ولی باشه
الورا: خلاصه که غذا خوردن یکم و رفتن شهر بازی
لونا: بچه هااا بریم سقوط ازاددد
ات: وایی نه من میترسم
لونا: وایی ات بیا خوش میگذره قول میدم نترسی ممکنه یکم هیجانی باشه ولی ترسناک نیست
ات: اما...
ته: ات بیا بریم من صندلیه بغلت میشینم تا نترسی بیا بریم
ات: پوفف باشه به خاطر تو
ته: خیلی دوست دارم
ات: منم
لینو: خب پس بریم بلیت میگیرم
ته: بریم
الورا: رفتن بلیت گرفتن سوار شدن ات داشت قلبش از جاش کنده میشد ترسیده بود تهیونگ متوجه شده بود و دستشو گرفت
ته: اتییی آروم باش من پیشتم
ات: وایی سعی میکنم آروم باشم ته دستمو ول نکنیاا باشه
ته: اصلا ول نمیکنم
الورا: دستگاه روشن شد و کم کم داشت بالا میرفت و کم کم زیر پای بقیه خالی شد ات ترسیده بود از این ارتفاع رفته بودن بالای بالا که یه دفعه .....
شرایط پارت بعد
۶۹لایک
۵۰ کامنت
دونگ مین: حق با توعه خانم اما خب میخوام حالشو بپرسم
ساره: پیش لینو جاش امنه نگران حالش نباش
ویو الوراتون
خب ات ته لینو و لونا رفتن رستوران ات خیلی گشنش بود برای همین سه نوع غذا برای خودش سفارش داده بود و تهیونگ تعجب کرده بود چون ات هیچ وقت آنقدر غذا نمی خورد
ته: ات عشقم حالت خوبه؟ ۳نوع غذا تو زیاد اهل غذا نیستی؟
ات: نمیدونم تهیونگ احساس میکنم خیلی گرسنه ام دلم هوس کرده غذا های این مدلی بخورم
ته: پریودی؟
ات: نه ۶ روز پیش تموم شده
ته: خب باشه اما اگر دیدی حالت خوب نبود بگو بریم بیمارستان باشه؟
ات: نه بابا حالم خوبه ولی باشه
الورا: خلاصه که غذا خوردن یکم و رفتن شهر بازی
لونا: بچه هااا بریم سقوط ازاددد
ات: وایی نه من میترسم
لونا: وایی ات بیا خوش میگذره قول میدم نترسی ممکنه یکم هیجانی باشه ولی ترسناک نیست
ات: اما...
ته: ات بیا بریم من صندلیه بغلت میشینم تا نترسی بیا بریم
ات: پوفف باشه به خاطر تو
ته: خیلی دوست دارم
ات: منم
لینو: خب پس بریم بلیت میگیرم
ته: بریم
الورا: رفتن بلیت گرفتن سوار شدن ات داشت قلبش از جاش کنده میشد ترسیده بود تهیونگ متوجه شده بود و دستشو گرفت
ته: اتییی آروم باش من پیشتم
ات: وایی سعی میکنم آروم باشم ته دستمو ول نکنیاا باشه
ته: اصلا ول نمیکنم
الورا: دستگاه روشن شد و کم کم داشت بالا میرفت و کم کم زیر پای بقیه خالی شد ات ترسیده بود از این ارتفاع رفته بودن بالای بالا که یه دفعه .....
شرایط پارت بعد
۶۹لایک
۵۰ کامنت
۱.۵k
۰۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.