black flower(p,180)
black flower(p,180)
و پتو رو کنار زد .
آروم خم شد و دکمه شلوار تهیونگ رو باز کرد و از تنش خارج کرد و با یک شلوار راحت جایگزین کرد .
تهیونگ توی خواب تکونی خورد و پاهاش رو توی خودش جمع کرد .
جونگکوک یکی از ابروهاش رو بالا داد ،
چرا این امگا اینقدر کیوته؟
جونگکوک آروم دستش رو زیر هودی تهیونگ برد و اون رو از تنش در آورد.
بدن شیری رنگ تهیونگ نمایان شد.
جونگکوک تای لباس خودش رو باز کرد و دستش رو زیر گردن تهیونگ گذاشت.
تهیونگ: اهه نکن .
و دست جونگکوک رو توی خواب کنار زد .
جونگکوک : باشه باهات کاری ندارم فقط میخوام کمکت کنم لباساتو عوض کنی .
تهیونگ سرش رو تکون داد.
تهیونگ هنوز هوشیار نبود و اثر الکل یا هر کوفتی که به خوردش داده بودند، توی بدنش باقی مونده بود .
تهیونگ : تو نه خودم میتونم .
پسر مونقره ای با خستگی روی تخت نشست و لباس رو از دست جونگکوک گرفت و پشتش رو به جونگکوک کرد.
تهیونگ سرش رو پایین انداخت و چشماش رو بست .
جونگکوک: مگه نمیخواستی لباست رو عوض کنی ؟
و پتو رو کنار زد .
آروم خم شد و دکمه شلوار تهیونگ رو باز کرد و از تنش خارج کرد و با یک شلوار راحت جایگزین کرد .
تهیونگ توی خواب تکونی خورد و پاهاش رو توی خودش جمع کرد .
جونگکوک یکی از ابروهاش رو بالا داد ،
چرا این امگا اینقدر کیوته؟
جونگکوک آروم دستش رو زیر هودی تهیونگ برد و اون رو از تنش در آورد.
بدن شیری رنگ تهیونگ نمایان شد.
جونگکوک تای لباس خودش رو باز کرد و دستش رو زیر گردن تهیونگ گذاشت.
تهیونگ: اهه نکن .
و دست جونگکوک رو توی خواب کنار زد .
جونگکوک : باشه باهات کاری ندارم فقط میخوام کمکت کنم لباساتو عوض کنی .
تهیونگ سرش رو تکون داد.
تهیونگ هنوز هوشیار نبود و اثر الکل یا هر کوفتی که به خوردش داده بودند، توی بدنش باقی مونده بود .
تهیونگ : تو نه خودم میتونم .
پسر مونقره ای با خستگی روی تخت نشست و لباس رو از دست جونگکوک گرفت و پشتش رو به جونگکوک کرد.
تهیونگ سرش رو پایین انداخت و چشماش رو بست .
جونگکوک: مگه نمیخواستی لباست رو عوض کنی ؟
- ۱۲.۹k
- ۰۷ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط