سناریو بی تی اس
وقتی بچه ی یک سالت مثل سگ اذیتت کرده و تو یه گوشه داری گریه میکنی
نامجون: تو خودت بچه ای واقعا پاشو کتاب سمت چپبه رو بردار بخون توش هرچی بخوای نوشته
جین: میخنده و میگه خیلی به خم میاین اون داره میخنده تو دارب گریه میکنی صب کنین عکس بگیرم
یونگی: یا تو نباید مامانتو اذیت کنی بعد از 5دقیقه: نشسته همراه تو داره گریه میکنه
جیهوپ:کوچولوی کیوت چرا اذیت میکنی اخه بیا ببینم بغلم و بچه رو اروم میکنه
جیمین: نشسته باهاش بازی میکنه و میگه تو کارای خونه رو انجام بده من مواظبشم
ته یونگ: براش کلی اسباب بازی خریده و داره باهاش بازی میکنه
جونگ کوک: توی کوچولو چطور تونستی اشکشو در بیاری بیا ببینم اینجا و کلی قلقلکش میده
بازم سناریو بزارم؟ باشه میزارم صبر کنید
نامجون: تو خودت بچه ای واقعا پاشو کتاب سمت چپبه رو بردار بخون توش هرچی بخوای نوشته
جین: میخنده و میگه خیلی به خم میاین اون داره میخنده تو دارب گریه میکنی صب کنین عکس بگیرم
یونگی: یا تو نباید مامانتو اذیت کنی بعد از 5دقیقه: نشسته همراه تو داره گریه میکنه
جیهوپ:کوچولوی کیوت چرا اذیت میکنی اخه بیا ببینم بغلم و بچه رو اروم میکنه
جیمین: نشسته باهاش بازی میکنه و میگه تو کارای خونه رو انجام بده من مواظبشم
ته یونگ: براش کلی اسباب بازی خریده و داره باهاش بازی میکنه
جونگ کوک: توی کوچولو چطور تونستی اشکشو در بیاری بیا ببینم اینجا و کلی قلقلکش میده
بازم سناریو بزارم؟ باشه میزارم صبر کنید
۱۳.۲k
۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.