یو

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو

☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑
استاد سرد اما جذاب
پارت :67
سمتش چرخیدم که دیدم یهو نگاهشو ازم گرفت

*تهیونگ ویو
داشتم به صورتش نگاه میکردم و تک تک

اعضای صورتشو برای خودم برانداز

میکردم،چشمای رنگی نداشت ولی خیره کننده

بود،صورت تپل و گونه های قشنگی داشت اما

بدنش و اندامش عالی بود،لباش معمولی بود

نه بزرگ و نه کوچیک ولی اینم قشنگ بود...

داشتم بیشتر براندازش میکردم که یهو برگشت

و منم سرمو چرخوندم طرف دیگه تا نفهمه داشتم بهش نگاه میکردم

سرمو چرخوندم طرفش دیدم با چشمای براقش زل زده بهم

ته:چیشد؟بدت اومد از لباس؟رنگش ب..

که یهو دستم کشیده شد و به داخل فروشگاهه رفتیم

سمت صندق رفتم و قیمت لباسو پرسیدم که

قیمتو داد برگشتم سمت ا.ت تا بگم خوبه؟

بخرمش؟که دیدم چشماش عین چی باز شده و مثل وزق داره نگام میکنه

ته:ا.ت زنده ای؟این چنده؟نفس میکشی؟

که یهو دستمو کشید برد اونور و دم گوشم پچ پچ کنان گفت

ا.ت:ته این خیلی گرونه من پولشو ندارم...

ته:کی گفته وقتی من هستم تو باید حساب کنی؟
دیدگاه ها (۰)

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑استاد سرد اما جذا...

پارت قبل رمانا زیاد حمایت نشدااا وسط وانشات،وانشاتو ول میکنم...

ܠߊ‌یܭ؟ܭߊ‌ܩܝ̇ߺࡅ߳؟ܦ̇ߊ‌ܠو☆ ★ ✮ ★ ☆𖤐⭒๋࣭ ⭑𖤐⭒๋࣭ ⭑استاد سرد اما جذا...

درود : به قشنگای چنلم💘😔قبول دارم که این چند ماه فعالیت نکر...

مرگ بی پایان پارت ۳۱

"سرنوشت "p,20...زنی رو توی عمارت دیدم که بچه ی گوگولی و خجال...

شوهر دو روزه. پارت۷۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط