روزگار غیر باور پارت 10
روزگار غیر باور
پارت 10
#همتا
که دیدم 5 نفر از آسانسور اومدن بیرون، بیخیال اون 5 نفر شدم و خواستم برم دنبال خانم شین که چشمم خورد به یک نفر که همراه اون 5 نفر بود، که شبیه لباس مشکیه بود، اصلا خودش بود، مخصوصا خال زیر چشمش، همینجور نگام بهش بود که با صحبت های دختر های کنارم فهمیدم که این 5 نفر اعضای irn هستن، اره بابا اون نیست ولی خیلی شبیهشه😣 نگام رو ازش گرفتم که خانم شین رو دیدم که داشت میومد سمتم، وقتی رسید بهم گفت:
خانم شین:خب بیا همرام تا دوربین ها رو تنظیم کنیم.
همراهش رفتم و شروع به کار کردم
#هیونجون
همهمون (یعنی اعضا) آماده بودیم برای فیلم برداری موزیک ویدئو برای کامبک جدیدمون. فیلم برداری شروع شد...حدود 3 ساعت تمام داشتن فیلم برداری میکردن، که بالاخره زمان استراحت رسید، نشستم روی صندلی کنار اعضا و با همدیگه درباره کامبک جدیدمون صحبت میکردیم که چشمم خورد به یه دختری، چقدر قیافش آشنا بود، یکم که فکر کردم یادم افتاد، این همون دختره ای بود که تعقیبم کرد و ...این اینجا چیکار میکنه، حتما یکی از کارمند های اینجاست، اما من تابحال ندیدیمش، نگام رو ازش گرفتم تا افراد دیگه متوجه نشن،سرم رو به صندلی تکیه دادم، خسته بودم، خسته(منظورش از خستگی خستگی کار زیاد نیست). که دوباره فیلم برداری شروع شدو ما هم رفتیم برای تعویض لباس و گریم.
#همتا
بالاخره فیلم برداری تموم شد، وووووواااااییییییی داغون شدم، آخ آخ کمرم و پام از بس از این طرف به اون طرف رفتم، حالا خوبه بهم گفت بعضی اوقات کار های دیگه رو بهم میگن انجام بدم. شیفت کاری من هم چند دقیقه بعد تموم میشه، دور و برم رو نگاه کردم تا ببینم لباس مشکیه رو نمیبینم، 5 دقیقه همینجور دور و برم رو نگاه میکردم اما خبری ازش نبود. اصلا چرا من باید لباس مشکیه رو ببینم، دیوونه شدم رفت، والا، که در همین لحظه گوشیم زنگ خورد، اسکارلت بود:
ه: بله؟
اس: کجایی؟
ه: سرکار
اس: کی میای؟
ه: الان می خوام بیام، چطور؟
اس: همتایییی
ه: خودتو لوس نکن چی میخوای؟
اس: همتا، میای بریم بازار؟
ه: ساعت چنده؟
اس: 2
ه: باشه
اس: وایی ممنون همتا من برم آماده شم، فقط کجا همدیگه رو ببینیم؟
ه: ایستگاه مترو...
اس: اها باشه، بای
ه: بای
تلفن رو قطع کردم، لباس پوشیدن اسکارلت خیلی طول میکشید، به خاطر همین عجله ای نداشتم. خواستم برم که دیدم یه مردی اومد سمتم و گفت...
اینم از پارت 10
امیدوارم خوشتون بیاد
فقط لطفا و خواهشا کامنت یادتون نره دوستان.😊
پارت 10
#همتا
که دیدم 5 نفر از آسانسور اومدن بیرون، بیخیال اون 5 نفر شدم و خواستم برم دنبال خانم شین که چشمم خورد به یک نفر که همراه اون 5 نفر بود، که شبیه لباس مشکیه بود، اصلا خودش بود، مخصوصا خال زیر چشمش، همینجور نگام بهش بود که با صحبت های دختر های کنارم فهمیدم که این 5 نفر اعضای irn هستن، اره بابا اون نیست ولی خیلی شبیهشه😣 نگام رو ازش گرفتم که خانم شین رو دیدم که داشت میومد سمتم، وقتی رسید بهم گفت:
خانم شین:خب بیا همرام تا دوربین ها رو تنظیم کنیم.
همراهش رفتم و شروع به کار کردم
#هیونجون
همهمون (یعنی اعضا) آماده بودیم برای فیلم برداری موزیک ویدئو برای کامبک جدیدمون. فیلم برداری شروع شد...حدود 3 ساعت تمام داشتن فیلم برداری میکردن، که بالاخره زمان استراحت رسید، نشستم روی صندلی کنار اعضا و با همدیگه درباره کامبک جدیدمون صحبت میکردیم که چشمم خورد به یه دختری، چقدر قیافش آشنا بود، یکم که فکر کردم یادم افتاد، این همون دختره ای بود که تعقیبم کرد و ...این اینجا چیکار میکنه، حتما یکی از کارمند های اینجاست، اما من تابحال ندیدیمش، نگام رو ازش گرفتم تا افراد دیگه متوجه نشن،سرم رو به صندلی تکیه دادم، خسته بودم، خسته(منظورش از خستگی خستگی کار زیاد نیست). که دوباره فیلم برداری شروع شدو ما هم رفتیم برای تعویض لباس و گریم.
#همتا
بالاخره فیلم برداری تموم شد، وووووواااااییییییی داغون شدم، آخ آخ کمرم و پام از بس از این طرف به اون طرف رفتم، حالا خوبه بهم گفت بعضی اوقات کار های دیگه رو بهم میگن انجام بدم. شیفت کاری من هم چند دقیقه بعد تموم میشه، دور و برم رو نگاه کردم تا ببینم لباس مشکیه رو نمیبینم، 5 دقیقه همینجور دور و برم رو نگاه میکردم اما خبری ازش نبود. اصلا چرا من باید لباس مشکیه رو ببینم، دیوونه شدم رفت، والا، که در همین لحظه گوشیم زنگ خورد، اسکارلت بود:
ه: بله؟
اس: کجایی؟
ه: سرکار
اس: کی میای؟
ه: الان می خوام بیام، چطور؟
اس: همتایییی
ه: خودتو لوس نکن چی میخوای؟
اس: همتا، میای بریم بازار؟
ه: ساعت چنده؟
اس: 2
ه: باشه
اس: وایی ممنون همتا من برم آماده شم، فقط کجا همدیگه رو ببینیم؟
ه: ایستگاه مترو...
اس: اها باشه، بای
ه: بای
تلفن رو قطع کردم، لباس پوشیدن اسکارلت خیلی طول میکشید، به خاطر همین عجله ای نداشتم. خواستم برم که دیدم یه مردی اومد سمتم و گفت...
اینم از پارت 10
امیدوارم خوشتون بیاد
فقط لطفا و خواهشا کامنت یادتون نره دوستان.😊
۱۴.۴k
۲۷ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.