تنفر و عشق (P6)
تهیونگ : _
رونیکا : +
_حالت خوبه رونیکا بیا آب میوه بخور
لیوانو که سرکشیدم تازه فهمیدم چه غلطی کردم
+ وای این چی بود دیگه 😫😠
تهیونگ لیوان رو ازم گرفت و یکم ازش خورد و گفت : عهه ببخشید این آب آناناس بود فکر کردم آب پرتقاله
(نکته: رونیکا از آب آناناس متنفره و بهش حساسیت داره و وقتی ازش بخوره دستاش شروع به خارش میکنه و قرمز میشه )
فهمیدم از قصد اینکار رو کرده تا دستام شروع به خارش کنه اخه یه دفعه تو دانشگاه آب آناناس خوردم و دستام و صورتم همه جوش های ریز زد و قرمز شد از اونجا فهمید که به اناناس و کره بادام زمینی حساسیت دارم ، یه بلایی سرت بیارم تهیونگ خان تا بفهمی هوففف
بالاخره رفتن ، رفتم تو اتاقم لباس هامو عوض کردم و آرایشم رو پاک کردم و گرفتم خوابیدم
( عکس لباس راحتی رونیکا اسلاید ۲ )
رونیکا : +
_حالت خوبه رونیکا بیا آب میوه بخور
لیوانو که سرکشیدم تازه فهمیدم چه غلطی کردم
+ وای این چی بود دیگه 😫😠
تهیونگ لیوان رو ازم گرفت و یکم ازش خورد و گفت : عهه ببخشید این آب آناناس بود فکر کردم آب پرتقاله
(نکته: رونیکا از آب آناناس متنفره و بهش حساسیت داره و وقتی ازش بخوره دستاش شروع به خارش میکنه و قرمز میشه )
فهمیدم از قصد اینکار رو کرده تا دستام شروع به خارش کنه اخه یه دفعه تو دانشگاه آب آناناس خوردم و دستام و صورتم همه جوش های ریز زد و قرمز شد از اونجا فهمید که به اناناس و کره بادام زمینی حساسیت دارم ، یه بلایی سرت بیارم تهیونگ خان تا بفهمی هوففف
بالاخره رفتن ، رفتم تو اتاقم لباس هامو عوض کردم و آرایشم رو پاک کردم و گرفتم خوابیدم
( عکس لباس راحتی رونیکا اسلاید ۲ )
۳.۸k
۲۳ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.