* وقتی اون روز توی باغ همه خانومارو جو گرفته بود و جلوی ه
* وقتی اون روز توی باغ همه خانومارو جو گرفته بود و جلوی همه قهقهه میزدن و شوهراشونم بی خیال نشسته بودن و تماشا می کردن ، وقتی من رو هم به جمعشون دعوت کردن،
آروم توی گوشم گفتی :
مواظب وقار و متانتت باش عزیزم !
/ اون جابود که فهمیدم توباهمه مردا فرق داری /
* وقتی حواسم نبود و کمی روسریم لیز خورده بود و موهام دیده می شد و تو با لبخند گفتی :
موهات بیرونه خانومی!
درحالیکه موهامو قایم می کردم نگاهی به زن های اطرافم تو خیابون انداختم ...شرم آور بود ... شوهراشون چه بی خیال ...!
/ اونجا بودکه فهمیدم تو باهمه مردا فرق داری /
* وقتی در عین حال که منو به فعالیت های اجتماعی و درس خوندن و فعالیت در دانشگاه تشویق می کردی و هر از گاهی یادآوری می کردی :
غرور زن در مقابل مردان غریبه بجا و خوبه !
/ اونجا بود که فهمیدم تو باهمه مردا فرق داری /
* وقتی اون روز آقای همسایه اومده بود دم در، چادر سر کردم و رفتم قبض هارو ازش گرفتم ، برگشتم و دیدم تو با لبخند بهم خیره شدی وگفتی:
خوشم اومد ، مردنه برخورد کردی! بدون عشوه و طنازی !
/ اوجا بودکه فهمیدم توباهمه مردا فرق داری /
* وقتی اون شب تو مجلس عروسی همه رو جو گرفت و زن و مرد قاطی شدن و .... مردای دیگه با چه لذتی تماشا می کردن ،تو از جا پریدی و رفتی بیرون و من هم پشت سرت اومدم و توگفتی:
مچکرم که اونجا نموندی ...!
/ اونجا بود که فهمیدم تو باهمه مردافرق داری /
آروم توی گوشم گفتی :
مواظب وقار و متانتت باش عزیزم !
/ اون جابود که فهمیدم توباهمه مردا فرق داری /
* وقتی حواسم نبود و کمی روسریم لیز خورده بود و موهام دیده می شد و تو با لبخند گفتی :
موهات بیرونه خانومی!
درحالیکه موهامو قایم می کردم نگاهی به زن های اطرافم تو خیابون انداختم ...شرم آور بود ... شوهراشون چه بی خیال ...!
/ اونجا بودکه فهمیدم تو باهمه مردا فرق داری /
* وقتی در عین حال که منو به فعالیت های اجتماعی و درس خوندن و فعالیت در دانشگاه تشویق می کردی و هر از گاهی یادآوری می کردی :
غرور زن در مقابل مردان غریبه بجا و خوبه !
/ اونجا بود که فهمیدم تو باهمه مردا فرق داری /
* وقتی اون روز آقای همسایه اومده بود دم در، چادر سر کردم و رفتم قبض هارو ازش گرفتم ، برگشتم و دیدم تو با لبخند بهم خیره شدی وگفتی:
خوشم اومد ، مردنه برخورد کردی! بدون عشوه و طنازی !
/ اوجا بودکه فهمیدم توباهمه مردا فرق داری /
* وقتی اون شب تو مجلس عروسی همه رو جو گرفت و زن و مرد قاطی شدن و .... مردای دیگه با چه لذتی تماشا می کردن ،تو از جا پریدی و رفتی بیرون و من هم پشت سرت اومدم و توگفتی:
مچکرم که اونجا نموندی ...!
/ اونجا بود که فهمیدم تو باهمه مردافرق داری /
۱.۸k
۱۶ دی ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.