جنگل یوسانگ
#جنگل یوسانگ
#پارت ۱۸
آروم به سمت رخت خوابش رفت
بوی سیگار مردی که بالای سرش بود داشت خفش می کرد که چیزی رو دید که به نظرش یکم شبیه
یک نوع آمپول تزریقی بود
اون یه معتاد بود
آره دیگه چشماش رو بست و خوابید
فردا روز خطرناکی بود اما بعدش آرامش داشتن
با صدای جیغ مردم بلند شد و با چشم های گرد شده به منظره مقابلش نگاه کرد ۲ نفر دیگه هار بودن
امکان نداشت!
اونها از کجا اومده بودن!
کوک هر دو رو با کمک کارین و یوسانگ به بیرون اتاق پرت کرد
و پشت در وایستاد
لاهی با موهای پریشون به سمتش رفت
_ هی چی شده ؟
_چی می خواستی بشه ها نگفتم بریم ایش
عصبانی لب زد و زبونش رو به داخل گونش فشرد
_همه جمع کنید چیز اضافی زیاد نیارین می خوایم بریم
لاهی همونطور که در شک بود دست کوک رو کشید و با خودش به سمت دستشویی کشوند
_هی
کوک گفت و لاهی اون رو به داخل پرت کرد و در رو بست
_صبر کن اونا از بیرون اومدن؟
کوک که دید باید کمی بهش توضیح بده
برای آروم کردن خودش نفس عمیقی کشید
و بهش نگاه کرد
_خب نه از اینجا بودن
_وات؟ما همه رو بررسی کردیم آخه چطوری؟
کوک نگاه متعجب و سردرگمی بهش انداخت
_خب پس الان نتیجه می گیریم که اونها دارن آلوده میشن ولی از کجا؟
_بهتره از خودشون بپرسی
کوک شونه هاش رو بالا انداخت و به سمت در رفت که صدایی باعث توقفش شد
_من دلیلش رو پیدا کردم
دکتر نام از انتهای راهروی دستشویی گفت و هر دو به سمتش برگشتن
_از کجا؟
کوک با ابروهایی در هم گره خورده گفت و منتظر به دکتر نگاه کرد
_راستش من آزمایش هایی روی خون اون دوستتون انجام دادم و متوجه شدم این بیماری از طریق یک قرص استامینوفن که در زمان کرونا برای تسکین درد ها ساخته شده منتقل میشه اما این قرص ها خیلی وقته که تولید نمی شه
لاهی به فکر فرو رفت و صدای خنده ی کوک توجهشو جلب کرد
_عالیه از آسمون اومده ولش کن هممون تهش بمیریم
کلافه گفت و از دستشویی خارج شد
_دکتر یعنی کسی از این قرص ها مصرف می کنه؟
دکتر نام مطمئن شروع به صحبت کرد
_در بین کارکنان ما و بیماران وجود نداره اما افراد خارجه شاید
لاهی تایید کرد و از اتاق خارج شد
اول تصمیم به رفتن بود و بعد گشتن آدما
پس راه افتادن
...
#بی تی اس
#پارت ۱۸
آروم به سمت رخت خوابش رفت
بوی سیگار مردی که بالای سرش بود داشت خفش می کرد که چیزی رو دید که به نظرش یکم شبیه
یک نوع آمپول تزریقی بود
اون یه معتاد بود
آره دیگه چشماش رو بست و خوابید
فردا روز خطرناکی بود اما بعدش آرامش داشتن
با صدای جیغ مردم بلند شد و با چشم های گرد شده به منظره مقابلش نگاه کرد ۲ نفر دیگه هار بودن
امکان نداشت!
اونها از کجا اومده بودن!
کوک هر دو رو با کمک کارین و یوسانگ به بیرون اتاق پرت کرد
و پشت در وایستاد
لاهی با موهای پریشون به سمتش رفت
_ هی چی شده ؟
_چی می خواستی بشه ها نگفتم بریم ایش
عصبانی لب زد و زبونش رو به داخل گونش فشرد
_همه جمع کنید چیز اضافی زیاد نیارین می خوایم بریم
لاهی همونطور که در شک بود دست کوک رو کشید و با خودش به سمت دستشویی کشوند
_هی
کوک گفت و لاهی اون رو به داخل پرت کرد و در رو بست
_صبر کن اونا از بیرون اومدن؟
کوک که دید باید کمی بهش توضیح بده
برای آروم کردن خودش نفس عمیقی کشید
و بهش نگاه کرد
_خب نه از اینجا بودن
_وات؟ما همه رو بررسی کردیم آخه چطوری؟
کوک نگاه متعجب و سردرگمی بهش انداخت
_خب پس الان نتیجه می گیریم که اونها دارن آلوده میشن ولی از کجا؟
_بهتره از خودشون بپرسی
کوک شونه هاش رو بالا انداخت و به سمت در رفت که صدایی باعث توقفش شد
_من دلیلش رو پیدا کردم
دکتر نام از انتهای راهروی دستشویی گفت و هر دو به سمتش برگشتن
_از کجا؟
کوک با ابروهایی در هم گره خورده گفت و منتظر به دکتر نگاه کرد
_راستش من آزمایش هایی روی خون اون دوستتون انجام دادم و متوجه شدم این بیماری از طریق یک قرص استامینوفن که در زمان کرونا برای تسکین درد ها ساخته شده منتقل میشه اما این قرص ها خیلی وقته که تولید نمی شه
لاهی به فکر فرو رفت و صدای خنده ی کوک توجهشو جلب کرد
_عالیه از آسمون اومده ولش کن هممون تهش بمیریم
کلافه گفت و از دستشویی خارج شد
_دکتر یعنی کسی از این قرص ها مصرف می کنه؟
دکتر نام مطمئن شروع به صحبت کرد
_در بین کارکنان ما و بیماران وجود نداره اما افراد خارجه شاید
لاهی تایید کرد و از اتاق خارج شد
اول تصمیم به رفتن بود و بعد گشتن آدما
پس راه افتادن
...
#بی تی اس
۳.۳k
۱۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.