برده کوچک ارباب
فصل اول
پارت ۱۴
(پرش زمانی به ۱۰ مین بعد)
بفرمایید آقا آماده شد
"اریگاتو(کارتو داد بهش)
فروشنده کارتو کشید و داد به دازای*
فروشنده مرسی از خریدتون
*مرسی چرا انقدر خرید کردید
"قانون چهارم
انقدر با من رسمی حرف نزن
*مرسی چرا انقدر خرید کردی
"برای تو خرید نکنم برای کی خرید کنم
*برای خودتون
*ارباب
میگم که...
"قانون پنجم منو ارباب صدا نکن
*چی صدا کنم پس
"چی دوست داری؟
*آقای اوسامو؟
"نه
*آقا؟
"نه
*عمو
"نه
همه چیزو گفتی به غیر از بابا
*بابا(چشماش گشاد شد)
"آره
*خب بابا میتونم بپرسم که ساعت چنده؟
"هشتو نیم شب
*یه چیز دیگه بپرسم؟
"هممم
میشنوم
*اون دختره که بهتون زنگ زد
"با این حرفش یخ کردم
به حرفش گوش نکردم و سوار ماشین شدیدم و گازشو گرفتمو رفتم
بعد از ۱۰ مین رسیدیم خونه
کونیکیدا جلوی در وایساده بود
بهش گفتم
"اون دختره کجاست
=ن..نمیدونم یکی اومد یه تیر شلیک کرد به اونطرف منم حواسم رفت پیش تیر وقتی برگشتم دیدم غیبش زده
"از توی تاریکی باغ یه نفر با خنده اومد
اومد و گفت.....
یاح یاح یاح
عجب جای خوبی تمومش کردممم
پارت ۱۴
(پرش زمانی به ۱۰ مین بعد)
بفرمایید آقا آماده شد
"اریگاتو(کارتو داد بهش)
فروشنده کارتو کشید و داد به دازای*
فروشنده مرسی از خریدتون
*مرسی چرا انقدر خرید کردید
"قانون چهارم
انقدر با من رسمی حرف نزن
*مرسی چرا انقدر خرید کردی
"برای تو خرید نکنم برای کی خرید کنم
*برای خودتون
*ارباب
میگم که...
"قانون پنجم منو ارباب صدا نکن
*چی صدا کنم پس
"چی دوست داری؟
*آقای اوسامو؟
"نه
*آقا؟
"نه
*عمو
"نه
همه چیزو گفتی به غیر از بابا
*بابا(چشماش گشاد شد)
"آره
*خب بابا میتونم بپرسم که ساعت چنده؟
"هشتو نیم شب
*یه چیز دیگه بپرسم؟
"هممم
میشنوم
*اون دختره که بهتون زنگ زد
"با این حرفش یخ کردم
به حرفش گوش نکردم و سوار ماشین شدیدم و گازشو گرفتمو رفتم
بعد از ۱۰ مین رسیدیم خونه
کونیکیدا جلوی در وایساده بود
بهش گفتم
"اون دختره کجاست
=ن..نمیدونم یکی اومد یه تیر شلیک کرد به اونطرف منم حواسم رفت پیش تیر وقتی برگشتم دیدم غیبش زده
"از توی تاریکی باغ یه نفر با خنده اومد
اومد و گفت.....
یاح یاح یاح
عجب جای خوبی تمومش کردممم
۶.۴k
۱۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.