black flower(p,5)

black flower(p,5)

تهیون با ناز پاهای بلندشو روی هم انداخت.

در حالی که موهای خرمایی رنگش رو دور انگشتاش می پیچید
با لحن لوسی گفت
جونگکوک شی تا حالا چند بار توی کلاس ها از دور دیده بودمت
اما نتونسته بودم
از نزدیک باهات آشنا بشم
بهتره از این به بعد بیشتر همدیگه رو ببینیم.

جونگکوک نگاه سردی به دختر انداخت و لب زد

علاقه ای ندارم.

تهیون آهی کشید و آروم گفت

جونگین سونبه لطفا تو ازش بخواه.

با ناراحتی ساختگی از جونگین که اصلا بهش توجه ی نمی کرد و همینطور که غذاشو میخورد کیونگسو رو دید می زد. درخواست کرد.

دختر لحنش رو لوستر کرد و حال جونگکوک رو بیشتر بهم زد.

لطفا لطفا لطفا!

جونگکوک بدون اینکه به دوستش توجه کنه به تهیونگ که تند تند لپاش پر و خالی می شد نگاه کرد.

واقعا نمی فهمید که دوست دخترش داره با یه پسر دیگه لاس میزنه یا خودشو به نفهمی زده بود؟

جونگکوک لب زد

گفتم که علاقه ای ندارم من گیم در ضمن اگه میخوای لاس بزنی حداقل جلوی دوست پسرت اینکار رو نکن چون واقعا منزجر کننده ست.... دختره ی چندش(سرد)

به محض تموم شدن حرف جونگکوک تهیونگ ابروهاشو در هم کشید.

تهیون با عجله گفت

چی؟ لاس؟ جونگکوک شی من.....