پدر خونده (part 207)

پدر خونده (part 207) _ پارت اخر*

فلش بک_5سال بعد

٪ بابایی کی میای خونه دلم بلات تنگ شده (بچه گونه)

& میام پرنسس کوچولو دو دقیقه دیگه خونم .

٪ باشه موزی جونم .

& وای لیا چند بار بهت گفتم به من نگو موزی زشته بچه (خنده)

٪ باشی موزی جون بابای

جونگکوک میخنده و خداحافظی میکنه و گوشیو قطع میکنه .

و به سمت‌خونه حرکت میکنه بعد چند مین میرسه در خونه رو باز میکنه همه جا تاریکه و چراغ ها خاموشه .

* آماده ای خوشگلم نگاه کن من کیک رو روشن میکنم و میرم بیرون تو برف شادی بریز باشه پرنسس کوچولو ؟

٪ باشه مامانی .

ویو کوک

همه جا تاریک بود و خیلی نگران ات و لیا بودم و بلند صداشون کردم .

& ات ، لیااا(داد)

ویو کوک

که چراغ ها روشن شد و ات کیک رو اورد و لیا برف شادی می‌ریخت

* تولدت مبارک عشقم

و سطحی لب کوک رو میبوسه

٪ بابایی تولدت مبارک و کوک رو بغل میکنه .

& مرسی پرنسسا



پایان
دیدگاه ها (۴۱)

دوستان پدر خونده تموم شد امیدوارم خوشتون اومده باشه . 🥲و مم...

فیک جدید ولی دوتا گزینه دارین هر دوتا رو میزارم نظر بدین ببی...

پدر خونده (part 206)

پدر خونده (part 205)

هنرمند کوچولوی من

عشق چیز خوبیه پارت ۱۲ بادیگارد اومد بادیگارد : قربان فهمیدم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط