عشقه دردسرساز p⁵⁸
عشقه دردسرساز p⁵⁸
هان.
بدون در زدن رفتم تو و فلیکس رو تخت دراز کشیده بود هان: یه خبر خووووب خیلی سرد پرسید @چی؟ هان: ماعم میتونیم کاراموز شیم @این الان خبر خوبت بود؟ هان: اره دیگه مگه تو دوس نداری؟؟ @گیرم که دوس داشته باشم بنظرت با این وضعم میتونم؟؟؟؟ هان: کدوم وضع؟ @ اگه هیونگ بتونه سرطان و جیهون رو حل بکنه بازم اضطراب اجتماعیم رو دارم... هان: واقعا نمیتونی؟ @فک میکنی میتونم؟؟؟ چشاش پر اشک شده بود هان: باشه فهمیدم دیگه گریه برای چی؟ @تو جای من بودی چیکار میکردی؟ هان: چن گف اونارو درس میکنه یدونه اضطرابت میمونه اونم این همه مدت باهاش کنار اومدی بازم میتونی یا میخوای من به چن بگم؟ @خجالت میکشم هان: خجالت برای چی...زنگ بزن زنگ زد و گوشیو داد به من چن: بله؟ هان: هیونگ منم چن: چرا هربار فلیکس بهم زنگ میزنه یکی دیگه حرف میزنه؟ گوشیو بدین دس بچه دیگه... هان: هیونگ آخه این چیزی که من میخوام بگم فلیکس یکمی خجالت میکشه بگه چن: خب بگو هان: من واقعا فک میکنم شما فرشته نجات فلیکس هستین فلیکس یه مشکل دیگه هم داره چن: خوشحال میشم اگه بتونم کمک کنم هان: نمیدونم میتونین یا نه فلیکس اضطراب اجتماعی داره و خب میخواد کاراموز شه و این باعث میشه کمی به مشکل بربخوریم شما برای این هم راه حلی دارین؟ چن: بهتره بره روانشناس تا بفهمیم مشکلش تا چه حده... هان: شما روانشناس خوب سراغ دارین؟ چن: فک کنم جینیونگ آشنا داشته باشه شما هرچه زودتر بیاین سئول همه ی مشکلات حل میشه هان: حتما ممنون تلفن رو قطع کردم و پریدم بغل فلیکس هان: بفرما اینم از این مشکلت خیلی خوشحالم @منم هان: خب دیگه مشکلی با کاراموزی نداری؟ @اگه حل بشن نه هان: عالیهههه
#فیک استری کیدز
#فیک اسکیز
هان.
بدون در زدن رفتم تو و فلیکس رو تخت دراز کشیده بود هان: یه خبر خووووب خیلی سرد پرسید @چی؟ هان: ماعم میتونیم کاراموز شیم @این الان خبر خوبت بود؟ هان: اره دیگه مگه تو دوس نداری؟؟ @گیرم که دوس داشته باشم بنظرت با این وضعم میتونم؟؟؟؟ هان: کدوم وضع؟ @ اگه هیونگ بتونه سرطان و جیهون رو حل بکنه بازم اضطراب اجتماعیم رو دارم... هان: واقعا نمیتونی؟ @فک میکنی میتونم؟؟؟ چشاش پر اشک شده بود هان: باشه فهمیدم دیگه گریه برای چی؟ @تو جای من بودی چیکار میکردی؟ هان: چن گف اونارو درس میکنه یدونه اضطرابت میمونه اونم این همه مدت باهاش کنار اومدی بازم میتونی یا میخوای من به چن بگم؟ @خجالت میکشم هان: خجالت برای چی...زنگ بزن زنگ زد و گوشیو داد به من چن: بله؟ هان: هیونگ منم چن: چرا هربار فلیکس بهم زنگ میزنه یکی دیگه حرف میزنه؟ گوشیو بدین دس بچه دیگه... هان: هیونگ آخه این چیزی که من میخوام بگم فلیکس یکمی خجالت میکشه بگه چن: خب بگو هان: من واقعا فک میکنم شما فرشته نجات فلیکس هستین فلیکس یه مشکل دیگه هم داره چن: خوشحال میشم اگه بتونم کمک کنم هان: نمیدونم میتونین یا نه فلیکس اضطراب اجتماعی داره و خب میخواد کاراموز شه و این باعث میشه کمی به مشکل بربخوریم شما برای این هم راه حلی دارین؟ چن: بهتره بره روانشناس تا بفهمیم مشکلش تا چه حده... هان: شما روانشناس خوب سراغ دارین؟ چن: فک کنم جینیونگ آشنا داشته باشه شما هرچه زودتر بیاین سئول همه ی مشکلات حل میشه هان: حتما ممنون تلفن رو قطع کردم و پریدم بغل فلیکس هان: بفرما اینم از این مشکلت خیلی خوشحالم @منم هان: خب دیگه مشکلی با کاراموزی نداری؟ @اگه حل بشن نه هان: عالیهههه
#فیک استری کیدز
#فیک اسکیز
۶.۲k
۰۷ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.