پارت ʟᴏᴠᴇ ᴘɪɴ" 2 "
پارت 2
از دید کوک : *یه دختر نشسته بود داشته گریه میکرد تصمیم گرفتم برم سمتش اروم قدم هامو بهش نزدیک کردم*
کوک:اهم....
ا/ت:*صدای اشنایی شنیدم سرمو اوردم بالا
کوک: *با صدای اهنگی ک رو بک گراندگوشیش دیدم جا خوردم*
ا/ت: س...س... سلام
کوک: های بیبی گرل نه یعنی چیزع.... سلام
ا/ت:🧐😳
از دید کوک: نمیدونم چی شد ولی تصمیم گرفتم از اونجا دور بشم و دوعیدم
نویسنده: از اونجایی ک ا/ت مست بود چیزی یادش نیس
ا/ت:اینم شانس مایه😂
نویسنده:هیسسس
*کوک رفت سمت استیج و خوابگاه*
از دید ا/ت: تو خیابون داشتم قدم میزدم ک یهو بارون گرفت
🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧
ا/ت: عیششش اینم شانس منه
از دید شوگا: برای اینکه اهنگمو تموم کنم نیاز داشتم تمرکز کنم لباس پوشیدمو زدم بیرون
شوگا:بازم باروننننن*شروع ب غر زدن
ا/ت:* داشتم قدم میزدم ک احساس کردم خوردم به یکی
شوگا: عا ببخشید * گردنبندش از گردنش افتاد
ا/ت:خواهش میکنم
*شوگا رد شدو رفت وا/ت خم شد و گردنبند و برداشت*
یک ماه بعدددد
از دید ا/ت: یک ماه شدو من میکاپ ارتیست شدم توی کمپانی بیگ هیت ولی نتونستم صاحب گردنبند رو پیدا کنم....
صبح ساعت 6👇🏻
آلارم: فایررررر اوووو فایرررر او ع اوووو
ا/ت: باشهههه اجوشییییی پاشدممم
ا/ت: *یه لباس مشکی با شلوار بژ پوشیدم و ساعت و گردنبند انداختم و اسنپ گرفتم که برم کمپانی*
صبح ازنگاه اعضا👇🏻
جین: وردوایدهندسامممم اصن اوفی
نامی: اکی پاشیم صبح شدعع
شوگا: خوابم میاددد
جیمین: شوگااااااا هیونگگگ پاشوووو عکسبرداری داریییی امروزززز *با جیغ و داد
شوگا: باشه الان پامیشممم
هوپی:*داره تمرین میکنه*
ته: *دارع میخونه*
جونگ کوک:*طبق معمول شیرموز*
*همه اعضا جمع میشن و امروز چون شوگا و جونگ کوک عکسبرداری دارن واسه یه فیلم میرن کمپانی و بقیه واسه تمرین میمونن خونه*
از دید کوک : *یه دختر نشسته بود داشته گریه میکرد تصمیم گرفتم برم سمتش اروم قدم هامو بهش نزدیک کردم*
کوک:اهم....
ا/ت:*صدای اشنایی شنیدم سرمو اوردم بالا
کوک: *با صدای اهنگی ک رو بک گراندگوشیش دیدم جا خوردم*
ا/ت: س...س... سلام
کوک: های بیبی گرل نه یعنی چیزع.... سلام
ا/ت:🧐😳
از دید کوک: نمیدونم چی شد ولی تصمیم گرفتم از اونجا دور بشم و دوعیدم
نویسنده: از اونجایی ک ا/ت مست بود چیزی یادش نیس
ا/ت:اینم شانس مایه😂
نویسنده:هیسسس
*کوک رفت سمت استیج و خوابگاه*
از دید ا/ت: تو خیابون داشتم قدم میزدم ک یهو بارون گرفت
🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧
ا/ت: عیششش اینم شانس منه
از دید شوگا: برای اینکه اهنگمو تموم کنم نیاز داشتم تمرکز کنم لباس پوشیدمو زدم بیرون
شوگا:بازم باروننننن*شروع ب غر زدن
ا/ت:* داشتم قدم میزدم ک احساس کردم خوردم به یکی
شوگا: عا ببخشید * گردنبندش از گردنش افتاد
ا/ت:خواهش میکنم
*شوگا رد شدو رفت وا/ت خم شد و گردنبند و برداشت*
یک ماه بعدددد
از دید ا/ت: یک ماه شدو من میکاپ ارتیست شدم توی کمپانی بیگ هیت ولی نتونستم صاحب گردنبند رو پیدا کنم....
صبح ساعت 6👇🏻
آلارم: فایررررر اوووو فایرررر او ع اوووو
ا/ت: باشهههه اجوشییییی پاشدممم
ا/ت: *یه لباس مشکی با شلوار بژ پوشیدم و ساعت و گردنبند انداختم و اسنپ گرفتم که برم کمپانی*
صبح ازنگاه اعضا👇🏻
جین: وردوایدهندسامممم اصن اوفی
نامی: اکی پاشیم صبح شدعع
شوگا: خوابم میاددد
جیمین: شوگااااااا هیونگگگ پاشوووو عکسبرداری داریییی امروزززز *با جیغ و داد
شوگا: باشه الان پامیشممم
هوپی:*داره تمرین میکنه*
ته: *دارع میخونه*
جونگ کوک:*طبق معمول شیرموز*
*همه اعضا جمع میشن و امروز چون شوگا و جونگ کوک عکسبرداری دارن واسه یه فیلم میرن کمپانی و بقیه واسه تمرین میمونن خونه*
۵.۵k
۰۹ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.