پر از شور و شعف با سر به سویت می دوم چون رود
پر از شور و شعف با سر به سویت میدوم چون رود
تو دریا باش تا خود را به آغوش تو بسپارم
دلآزار است یا دلخواه، ماییم و همین یک دل
ببر یا بازگردان من به هر صورت وفادارم
ملامت میکنندم دوستان در عشق و حق دارند
تو بیزار از منی، اما مگر من دست بردارم؟
تو خواب روزهای روشن خود را ببین ای دوست
شبت خوش گرچه امشب نیز من تا صبح بیدارم
تو دریا باش تا خود را به آغوش تو بسپارم
دلآزار است یا دلخواه، ماییم و همین یک دل
ببر یا بازگردان من به هر صورت وفادارم
ملامت میکنندم دوستان در عشق و حق دارند
تو بیزار از منی، اما مگر من دست بردارم؟
تو خواب روزهای روشن خود را ببین ای دوست
شبت خوش گرچه امشب نیز من تا صبح بیدارم
۷۵۱
۲۱ آذر ۱۴۰۳