تک پارتی جین🍁🐚
ا.ت: جین
جین: جانم
ا.ت: میشه شنا یادم بدی...
جین: در بیار
ا.ت: •-• چیو
جین: شلوارتو
ا.ت: میخوای چیکار کنی😶
جین: یاع یاع یاع (خنده شیشه پاکنیاش😂🥺)
ا.ت: چرا میخندی خو
جین: با این لباسا میخوای شنا کنی
ا.ت: آها خوب باشه الان میرم عوض میکنم...
***************
ا.ت: جیییییییییییغ جینننننن توروخدا ولم نکن...
جین: عام باید فکر کنم...
ا.ت: جین توروخدااااااااااا
جین: کی بود دیشب بهم بالشت نداد اوم؟
ا.ت: غلط کردمممممم ولم نکنننننن
جین: ۱...۲...
ا.ت: جی...(بیهوش شد از ترس)
جین: ا.ت! ا.ت ا.تتتتتتتتتت....چشاتو واکن غلط کردم ا.تتتتتت
از اب آوردمش بالا و گذاشتمش لبه ی استخر...روی قفسه ی سینش فشار اوردم به هوش نیومد...یه نفس عمیق کشیدم و نفس دهان به دهانو شروع کردم...
ا.ت ویو...
حیحی تو میخوای منو بترسونی...
جدی جدی داشت نفس دهان به دهان میداد...درطول نفس دادنش به من شروع کردم به بوسیدنش...تعجب تو وجودش موج میزد...
ازم جداشد و با چشمای گرد شدش تو چشمام زل زد...
جین: تو الان
ا.ت: بله آقای باهوش تو میخوای منو بترسونی دیگه...
جین: بی تر ادب سر منو شیره میمیالی دیگه...
ا.ت: اوهوم...(فرار کرد)
جین؛ وایسا ا.ت فقط گیرت بیارم...
ا.ت: نوچ مگه از جونم سیر شدم...
پایان•-•
(دیگه تا یه ساعت دوز حیاط میدویدن حال ندارم ادامه بدم😑)
جین: جانم
ا.ت: میشه شنا یادم بدی...
جین: در بیار
ا.ت: •-• چیو
جین: شلوارتو
ا.ت: میخوای چیکار کنی😶
جین: یاع یاع یاع (خنده شیشه پاکنیاش😂🥺)
ا.ت: چرا میخندی خو
جین: با این لباسا میخوای شنا کنی
ا.ت: آها خوب باشه الان میرم عوض میکنم...
***************
ا.ت: جیییییییییییغ جینننننن توروخدا ولم نکن...
جین: عام باید فکر کنم...
ا.ت: جین توروخدااااااااااا
جین: کی بود دیشب بهم بالشت نداد اوم؟
ا.ت: غلط کردمممممم ولم نکنننننن
جین: ۱...۲...
ا.ت: جی...(بیهوش شد از ترس)
جین: ا.ت! ا.ت ا.تتتتتتتتتت....چشاتو واکن غلط کردم ا.تتتتتت
از اب آوردمش بالا و گذاشتمش لبه ی استخر...روی قفسه ی سینش فشار اوردم به هوش نیومد...یه نفس عمیق کشیدم و نفس دهان به دهانو شروع کردم...
ا.ت ویو...
حیحی تو میخوای منو بترسونی...
جدی جدی داشت نفس دهان به دهان میداد...درطول نفس دادنش به من شروع کردم به بوسیدنش...تعجب تو وجودش موج میزد...
ازم جداشد و با چشمای گرد شدش تو چشمام زل زد...
جین: تو الان
ا.ت: بله آقای باهوش تو میخوای منو بترسونی دیگه...
جین: بی تر ادب سر منو شیره میمیالی دیگه...
ا.ت: اوهوم...(فرار کرد)
جین؛ وایسا ا.ت فقط گیرت بیارم...
ا.ت: نوچ مگه از جونم سیر شدم...
پایان•-•
(دیگه تا یه ساعت دوز حیاط میدویدن حال ندارم ادامه بدم😑)
۵۲.۴k
۱۳ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.