「مـ زاحم قـ لـ بـ م」

「مـ‌زاحم قـ‌لـ‌بـ‌م」
part : 16
ویو ات
-رستوران و کافه
-میشه؟
-میشه چی؟
-هیچی ولش کن
-خب پس من دیگه میرم
-باشه برو
از دررفتم بیرون چرا انقدر جذابه؟¿
صداش>>
قیافش>>
اه دیوونه شدم
از شرکت زدم بیرون
باید برم سر کارم
ویو کوک
_قدم اول: باید یه نفر که خیلی بهش اعتماد دارمو بکنم منشی خودم.که اونم کسی نیست جز جانگ هوسوک
قدم دوم: محل کار، خونه، خونه دوست، خونه فامیل، خونه دوست پسر، خونه اکس، خونه مامان و یا بابا، خونه قبلیش، خونه دکتری که از شیکم مامانش کشیدتش بیرون، خونه صاحب...
-اه، روانیم کردی.
هوسوک با بی حوصلگی گفت
-فقط خونه خودش بسه دیگه
-باشه همون خوبه، فقط ادرس محل کارشم میخوام.
-چشم، دیگه؟
-هیچی برو دفترت
-اوکی
هوسوک رفت
ویو ات
داشتم میزارو دستمال میکشیدم که گوشیم که تو جیب پیشبندم بود به نشانه اینکه کسی زنگ زده لرزید.
دستمو از دستمال کشیدمو گوشیمو از جیبم در اوردن
یه شماره که اسم نداشت ولی شمارشو حفظ بودم.
-ایش.
تماسو وصل کردم و گوشیرو گذاشتم دم گوشم.
یه صدای کلفت از پشت گوشی گفت:«
-یادت که نرفته.
-به این زودی دو ماه شد؟
-اره ، سوژه جدیده برات ایمیل میکنم چک کن
-کی کارو تموم کنم؟
-امشب
-اوکی
گوشیرو اوردم پایین و گذاشتم تو جیبم.
پس امشب باید زود تر برم خونه.
*(6ساعت بعد)*
ویو ات
-ایش چرا هر چی میشورم پاک نمیشهههههـ...
ادامه دارد...
🚫اصکی ممنوع