Im just a woman (◍•ᴗ•◍)❤
Im just a woman (◍•ᴗ•◍)❤
من فقط یک زنم
پارت ¹⁵
رفتیم با فیلیپ باغه پشتیه خونه
( پدر بزرگ پدریش)
(بچه ها ات خونه بابای باباشه)
اونجا چوب جمع کردیم رفتیم یه طناب آوردیم و تقریبا تونستیم یه تاب بسازیم
تا شب بازی کردیم رفتیم خونه که.....
یکی وارد شد
کسی نبود جززز........
پدر ات
پ.ات: سلام بر خانواده گلم
به به دخترم بیا بغلم
ات به دلیل دیدن پدرش در خواب
احساس بدی داشت و نرفت
پدربزرگ ات: سلام پسرررررمم
خوش اومدی
م.ات که در حال تمیز کردن و پختن غذا بود
م. ات: سلام خوش اومدی
رفت کتشو در آورد
بشینین سر میز شام بخوریم
ات و فیلیپ: اووووففف
م.ات: گوش بحرف بدین
که پدربزرگ ات گفت.....
من فقط یک زنم
پارت ¹⁵
رفتیم با فیلیپ باغه پشتیه خونه
( پدر بزرگ پدریش)
(بچه ها ات خونه بابای باباشه)
اونجا چوب جمع کردیم رفتیم یه طناب آوردیم و تقریبا تونستیم یه تاب بسازیم
تا شب بازی کردیم رفتیم خونه که.....
یکی وارد شد
کسی نبود جززز........
پدر ات
پ.ات: سلام بر خانواده گلم
به به دخترم بیا بغلم
ات به دلیل دیدن پدرش در خواب
احساس بدی داشت و نرفت
پدربزرگ ات: سلام پسرررررمم
خوش اومدی
م.ات که در حال تمیز کردن و پختن غذا بود
م. ات: سلام خوش اومدی
رفت کتشو در آورد
بشینین سر میز شام بخوریم
ات و فیلیپ: اووووففف
م.ات: گوش بحرف بدین
که پدربزرگ ات گفت.....
۳.۹k
۲۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.