رئیس من
رئیس من
پارت ۱۰
سولی رو دیدم که با خوشحالی داره میاد سمتم
سولی: سلام خوبی؟(ذوق)
ا.ت: سلام مرسی
چیشده؟
سولی: راستش خواستم بگم اقای کیم ازم خواست که با اون برم خونه منم قبول کردم یه دفعه دیگه با هم میریم ببخشید (خوشحاله)
ا.ت: اها باشه اشکال نداره برو
سولی: مرسی
ا.ت: خواهش
سولی: واییییی باورم نمیشههههه
لبخند زدم
ا.ت: روش کراشی؟
سولی: از کجا فهمیدی؟(تعجب)
ا.ت: مشخصه
که یکی اومد پیشمون
تهیونگ: خانم لی؟
سولی: بله؟( یکم مضطرب)
از قیافه ی سولی فهمیدم کیه و لبخند زدم
تهیونگ: میتونی یه لحظه بیای دفترم؟
سولی: آمممم.....خب.......
و یه نگاه به من کرد و من با نگام بش فهموندم که بره
سولی: باشه
تهیونگ: پس باهام بیا
سولی: چشم
و دنباله آقای کیم رفت
منم رفتم سر میزم و کارامو میکردم
اینم پارت ۱۰
میدونم کمه ولی فعلا ذهنم همین قدر یاری میکنه :)
پارت ۱۰
سولی رو دیدم که با خوشحالی داره میاد سمتم
سولی: سلام خوبی؟(ذوق)
ا.ت: سلام مرسی
چیشده؟
سولی: راستش خواستم بگم اقای کیم ازم خواست که با اون برم خونه منم قبول کردم یه دفعه دیگه با هم میریم ببخشید (خوشحاله)
ا.ت: اها باشه اشکال نداره برو
سولی: مرسی
ا.ت: خواهش
سولی: واییییی باورم نمیشههههه
لبخند زدم
ا.ت: روش کراشی؟
سولی: از کجا فهمیدی؟(تعجب)
ا.ت: مشخصه
که یکی اومد پیشمون
تهیونگ: خانم لی؟
سولی: بله؟( یکم مضطرب)
از قیافه ی سولی فهمیدم کیه و لبخند زدم
تهیونگ: میتونی یه لحظه بیای دفترم؟
سولی: آمممم.....خب.......
و یه نگاه به من کرد و من با نگام بش فهموندم که بره
سولی: باشه
تهیونگ: پس باهام بیا
سولی: چشم
و دنباله آقای کیم رفت
منم رفتم سر میزم و کارامو میکردم
اینم پارت ۱۰
میدونم کمه ولی فعلا ذهنم همین قدر یاری میکنه :)
۷.۰k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.