پارت 3

پارت 3

&بیا بگیررررر .....

—اینجا چه خبره؟

&بازم تو؟....باشه میگم این داوشامون میخواستن منو برا خودشون کنن.....که بدبختا با کارای من دیگه به غلط کردن افتادنو چلاق‌شدم

—وادت؟...چی میگی

&ایششش نمیخود به مغزت فشار بیاری فشار نیار الان مغزت نگ\\\وزه

—عصبی میشه میره موهاشو میگیره : هییی حواست باشه هاااا از حدت نگذر هر\\زه خانوم....

&ایششش خفه شو من هر\\زه نیستم خودتی...موهامو ول کن وحشیییی

—بیشت میکشه: وقتی گفتی غلط کردم اونوقت ول میکنم

&ول کننن

—نشنیدم

&ایشش باش غلط کردممم ولم کنننن

—همونطوری که موهاش تودستش بود همونطوری به جلو هل میده و ول میکنه : گمشوووو....بریم

*مممم

+شیبال سگیااااااا.....

£€¢√πایششش بریممم

&هانا بریم

+چرا

&واییی انقد نپرس بیااا

+خیلی خب بریم

ویوا.ت
اونجوری که اون موهامو کشید موهام انگار داشت از کاسه سرم درمیومد و اون اشغالای حرو\\می که انقد رومخم رفته بودن ....حاضر بودم هرکی که پیشمه یا جلومو در و داغون کنم\\ش... (دوستان اهممم دوستان منحرف نشید)....برا همین داشتیم میرفتیم خونه که یهو ....

خماری ای خماریییب😂خودم چون حوصلم ری،\\\ه بود براهمین نوشتم وگرنه نمینوشتم تا لایکا و کامنتاتون بیشتر شه ....😂😂ولی دلمم براتون سوخت براهمین نوشتممم ولی اگه الان لایکا ۵ ....۶به بالا و کامنتا ۵ تا به بالا شه پارت بعدی رو میزارم