شاهزاده ی کتاب
#شاهزاده_ی_کتاب
P=14
+ به دکتر گفتم
+ الان میام فقط چند لحظه منتظر بمونید
* بله حتما
فقط اتفاقی افتاده
+ نهههههه
* اوک
+ رفتم نزدیک و یکی محکم خوابوندم زیر گوشش
+ مرتیکه حرومزاده ی ...... تو به من خیانت کردی برو دیگه نمیخوام ببینمت دیگه هم سر راهم سبز نشو فهمیدی
- جوری که با چشمای خمارم نگاهش میکردم دستشو گرفتم کشوندمش سمت خودم که بشینه رو پام که یکی دیگه خوابوند زیر گوشم و گفت نمیخوامت بفهم اینو
+ رفتم پیش دکتر که دیدم یه آهنگ کلاسیک پخش شد و تمام کاپل ها داشتن باهم میرقصیدن منم رفتم نزدیک دکتر و بهش درخواست رقص دادم اونم قبول کرد و باهم رقصیدیم سرمو روی قفسه ی سینش گزاشتم و باهاش رقصیدم یهو دیدم که تهیونگ داره نگاهمون میکنه سریع دکتر رو بوسیدم مش و دستمو دور گردنش حلقه کردم
* یهو اومد تو صورتم و شروع به بوسیدنم کرد و دستشو دور گردم حلقه کرد منم همراهیش کردم و دستمو دور کمرش حلقه کردم و از هم جدا شدیم گفتش
+ میگم دکتر اسمت چیه
* سوکجین
+ اوممم دکترسوکجین اصلا اوفففف
* دیوانه
- رفتم نزدیک و یقه ی دکتررو گرفتم و چسبونمدمش به دیوار
- مرتیکه ی حرومزاده چیکار میکنه اون مال منه میفهمی یا بهت بفهمونم
* منم یقشو گرفتم و گفتم ولی اون امروز دیگه مال من شد
- خیلی جوش اوردم و با تمام قدرتم گلوشو فشار دادم
+ رفتم سریع سمت تهیونگ و جیغ و داد میکردم ولی اصلا براش مهم نبود
از جلوی دستاش رد شدم و
خمارررررر💞💞
شرایط 💞💞
⁵ لایک💞💞
⁶⁹ تایی شدن💞💞
³ کامنت💞💞
( بره اکسپلور دو پارت بدون شرایط میزارم)
P=14
+ به دکتر گفتم
+ الان میام فقط چند لحظه منتظر بمونید
* بله حتما
فقط اتفاقی افتاده
+ نهههههه
* اوک
+ رفتم نزدیک و یکی محکم خوابوندم زیر گوشش
+ مرتیکه حرومزاده ی ...... تو به من خیانت کردی برو دیگه نمیخوام ببینمت دیگه هم سر راهم سبز نشو فهمیدی
- جوری که با چشمای خمارم نگاهش میکردم دستشو گرفتم کشوندمش سمت خودم که بشینه رو پام که یکی دیگه خوابوند زیر گوشم و گفت نمیخوامت بفهم اینو
+ رفتم پیش دکتر که دیدم یه آهنگ کلاسیک پخش شد و تمام کاپل ها داشتن باهم میرقصیدن منم رفتم نزدیک دکتر و بهش درخواست رقص دادم اونم قبول کرد و باهم رقصیدیم سرمو روی قفسه ی سینش گزاشتم و باهاش رقصیدم یهو دیدم که تهیونگ داره نگاهمون میکنه سریع دکتر رو بوسیدم مش و دستمو دور گردنش حلقه کردم
* یهو اومد تو صورتم و شروع به بوسیدنم کرد و دستشو دور گردم حلقه کرد منم همراهیش کردم و دستمو دور کمرش حلقه کردم و از هم جدا شدیم گفتش
+ میگم دکتر اسمت چیه
* سوکجین
+ اوممم دکترسوکجین اصلا اوفففف
* دیوانه
- رفتم نزدیک و یقه ی دکتررو گرفتم و چسبونمدمش به دیوار
- مرتیکه ی حرومزاده چیکار میکنه اون مال منه میفهمی یا بهت بفهمونم
* منم یقشو گرفتم و گفتم ولی اون امروز دیگه مال من شد
- خیلی جوش اوردم و با تمام قدرتم گلوشو فشار دادم
+ رفتم سریع سمت تهیونگ و جیغ و داد میکردم ولی اصلا براش مهم نبود
از جلوی دستاش رد شدم و
خمارررررر💞💞
شرایط 💞💞
⁵ لایک💞💞
⁶⁹ تایی شدن💞💞
³ کامنت💞💞
( بره اکسپلور دو پارت بدون شرایط میزارم)
۴.۱k
۱۱ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.