-My Lucifer-¹⁹
My Lucifer
Part:¹⁹
____________
•:درد نخننند
+:جیمین؟!😐💔
•:اره عایی نخند توهمممم
+:آییی ببخشید نفهمیدم که تویی خو چرا اینطوری اومدی تو اتاق ببخشییییید
•:عایی باشه،باشه
-_ویو چانیول_-
امروز رفتیم عمارت که وقتی برگشتیم دیدم پیشه آیواینا یه دختره هست خیلی خوشگل بود ولی موندم چرا خیسه اصلا کیه این پرسیدم ایشون کین که ا/ت گفت کین خیلی قشنگ بود رفتیم داخل منم نشستم و با اون دختر صحبت کردم
٫: سلام
(): سلام 🙂
٫:خوبین
(): عا ممنونم شما خوبین
٫:ممنون.... افتخار آشنایی میدین؟
():عابله^_^
٫:حب میشه اول خودتون رو معرفی کنین
():عاآره من گو هارا هستم و ۲۳ سالمه من دورگه ام کره ای و آمریکای آره خب من تا چندوقت داخل کره تحصیل کردم و رفتم به آمریکا و الان بعدازچندوقت برگشتم و سولی بهم کفت که بیام اینجا من پدرومادرم تو زمان کودکیم از هم طلاق گرفتند و من پیش پدرم بودم پدرم رو خیلی دوست داشتم ولی مادرم.....ازش بدم نمیومد!ولی....ولی یه تنفر کوچیکی تو دلم ازش دارم همیشه دیش اون وانمود میکردم که دوسش دارم ولی نه!خب وقتی که ۱۱ سالم بود پدرم با یه زن ازدواج کرد و اون خیلی مهربون بود اون از مادر واقعی خودم هم بهتر بود خیلی دوسش داشتم و دارم الان پدرم ۴۶واون ۴۳ سالشونه خب تو؟
٫:واو....خب من جئون چانیول هستم برادره کوک من و کوک توی بچگی مادرمون روازدست دادیم من برایه ادامه تحصیل به ژاپن رفتم و همین دیروز برگشتم و......
():او ببخشید شغلتون چیه؟
٫:ما....عا نه اشتباه شد من داخل یه شرکت معروف کار میکنم که توژاپنه
():عاها ببخشید خب میشه ادامه بدید
٫:خب آره من الان۲۶ سالمه و از کوکی بزرگ ترم پپرمون بایه زن ازدواج کرده که یکم مغروره ولی درعین حال مهربون آره خب همین
():اها
٫:آره
-_ویوا/ت_-
بعد از اینکه کوک رفت منم سریع لباسم رو عوض کردم و رفتم پیش آیو و سولی هارا داشت با چانیول خرف میزد فک کنم از چانیول خوشش اومده هوم خوبه
رفتم پیش سولی و آیو سولی یه عکس نشون داد واییی از کیوتیش منو سولی جیغ کشیدیم که یدفعه کوک ته و یونگی اومدن داخل بعداز گفتن موضوع یدفعه یه نفر اومد داخل که ماسک پوشیده بود از ترس یه جیغ فرا بنفش کشیدم ودف آیو هم داشت به کوک میگفت(همون چیزا که گف)که کوک اومد داخل با ته که من زدم به دیک پسره که کوک زد زیره خنده پسره گفت که خنده ندارخ صداش آشنا بود وایسا ببینم جیمیییین!گفت که آره کلی معضرت خواهی کردم بعد با کوک و ته رفتن پایین هارا اومد بالا باهم گرم صحبت شدیم که بکی درو زد ودف کیه این دیگه؟!همه که داخلن.............
Part:¹⁹
____________
•:درد نخننند
+:جیمین؟!😐💔
•:اره عایی نخند توهمممم
+:آییی ببخشید نفهمیدم که تویی خو چرا اینطوری اومدی تو اتاق ببخشییییید
•:عایی باشه،باشه
-_ویو چانیول_-
امروز رفتیم عمارت که وقتی برگشتیم دیدم پیشه آیواینا یه دختره هست خیلی خوشگل بود ولی موندم چرا خیسه اصلا کیه این پرسیدم ایشون کین که ا/ت گفت کین خیلی قشنگ بود رفتیم داخل منم نشستم و با اون دختر صحبت کردم
٫: سلام
(): سلام 🙂
٫:خوبین
(): عا ممنونم شما خوبین
٫:ممنون.... افتخار آشنایی میدین؟
():عابله^_^
٫:حب میشه اول خودتون رو معرفی کنین
():عاآره من گو هارا هستم و ۲۳ سالمه من دورگه ام کره ای و آمریکای آره خب من تا چندوقت داخل کره تحصیل کردم و رفتم به آمریکا و الان بعدازچندوقت برگشتم و سولی بهم کفت که بیام اینجا من پدرومادرم تو زمان کودکیم از هم طلاق گرفتند و من پیش پدرم بودم پدرم رو خیلی دوست داشتم ولی مادرم.....ازش بدم نمیومد!ولی....ولی یه تنفر کوچیکی تو دلم ازش دارم همیشه دیش اون وانمود میکردم که دوسش دارم ولی نه!خب وقتی که ۱۱ سالم بود پدرم با یه زن ازدواج کرد و اون خیلی مهربون بود اون از مادر واقعی خودم هم بهتر بود خیلی دوسش داشتم و دارم الان پدرم ۴۶واون ۴۳ سالشونه خب تو؟
٫:واو....خب من جئون چانیول هستم برادره کوک من و کوک توی بچگی مادرمون روازدست دادیم من برایه ادامه تحصیل به ژاپن رفتم و همین دیروز برگشتم و......
():او ببخشید شغلتون چیه؟
٫:ما....عا نه اشتباه شد من داخل یه شرکت معروف کار میکنم که توژاپنه
():عاها ببخشید خب میشه ادامه بدید
٫:خب آره من الان۲۶ سالمه و از کوکی بزرگ ترم پپرمون بایه زن ازدواج کرده که یکم مغروره ولی درعین حال مهربون آره خب همین
():اها
٫:آره
-_ویوا/ت_-
بعد از اینکه کوک رفت منم سریع لباسم رو عوض کردم و رفتم پیش آیو و سولی هارا داشت با چانیول خرف میزد فک کنم از چانیول خوشش اومده هوم خوبه
رفتم پیش سولی و آیو سولی یه عکس نشون داد واییی از کیوتیش منو سولی جیغ کشیدیم که یدفعه کوک ته و یونگی اومدن داخل بعداز گفتن موضوع یدفعه یه نفر اومد داخل که ماسک پوشیده بود از ترس یه جیغ فرا بنفش کشیدم ودف آیو هم داشت به کوک میگفت(همون چیزا که گف)که کوک اومد داخل با ته که من زدم به دیک پسره که کوک زد زیره خنده پسره گفت که خنده ندارخ صداش آشنا بود وایسا ببینم جیمیییین!گفت که آره کلی معضرت خواهی کردم بعد با کوک و ته رفتن پایین هارا اومد بالا باهم گرم صحبت شدیم که بکی درو زد ودف کیه این دیگه؟!همه که داخلن.............
۳۰.۷k
۱۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.