رفتیم باغ باباجونم بعد دوباره همون پسر دوست مامانم اومدن
رفتیم باغ باباجونم بعد دوباره همون پسر دوست مامانم اومدن باغ داداششم آورده بود خیلی کراش بوددددددددد...
رفتم پیشش دیدم با دوست دخترش داره دعوا میکنه گوشیو ازش گرفتم جای اون با دختره دعوا کردم بعد دختره رو بلاک کردم پسره(اسمش آرینه)نیم ساعت نگام میکرد که آخرش داداش کوچیکش(آرش همونی که بهم شماره داد)نمیدونم چش بود دستم کشید برد اونور باغ بعد دوباره آرین اومد بردم پیش دوست مامانم و مامانم و زن داییم نشستیم عین بز بهم زل زدیم🗿
بل بل🤣🤣🤣
منم اون روز چتری گذاشته بودم موهامم باز بود اصلا عالی لباسمم که اصلا بدن نما نبود🤓💅
حالا بعد فردا یه عکس با همون ظاهر میگیرم میزارم ببینید🤓
رفتم پیشش دیدم با دوست دخترش داره دعوا میکنه گوشیو ازش گرفتم جای اون با دختره دعوا کردم بعد دختره رو بلاک کردم پسره(اسمش آرینه)نیم ساعت نگام میکرد که آخرش داداش کوچیکش(آرش همونی که بهم شماره داد)نمیدونم چش بود دستم کشید برد اونور باغ بعد دوباره آرین اومد بردم پیش دوست مامانم و مامانم و زن داییم نشستیم عین بز بهم زل زدیم🗿
بل بل🤣🤣🤣
منم اون روز چتری گذاشته بودم موهامم باز بود اصلا عالی لباسمم که اصلا بدن نما نبود🤓💅
حالا بعد فردا یه عکس با همون ظاهر میگیرم میزارم ببینید🤓
۱.۰k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.