پارت ²⁴
پارت ²⁴
کوک : داداشش
جیمین : اهومم
کوک: فردا چه کار کنیم
جیمین : پلنگ شکار کنیم من چهمیدونم
کوک: داداش تو چرا دریا دوست داری
جیمین : بهم آرامش میده از این منظره لذت میبرم
کوک: اهوم خوب بریم دور بزنیم یا بریم خونه
جیمین : نمیدونم بزار یکم بمونیم بعد
کوک باشه
بعد نیم ساعت جیمین با کوک رفتن خونه مشترک
و خوابیدن
صبح روز بعد نامجون بلند شود و کتاب ورداشت و رفت توی حیات و به هوا و منظره قشنگ که هر کسی با کتاب خوندن لذت میره
یک ساعت بعد وقتی کتاب خواندن تموم شود رفت به اتاق های بقیه سر بزنه و بیدارشون کنه
رفت اتاق جیهوپ
نامجون : جیهوپ بلند شو اقا جیهوپ
جیهوپ : هووومم بزار بخوابممم (خوابالو)
نامجون: بابا ظهر شود مگه تو ساعت ۱۰ نباید میرفتی پیشه خواهرت ماشینو بهش بدی هااا میخوای از خونش پرتت کنه بیرون
چیهوپ با این حرف هاش بمثل برق گرفتگی بلند شود رفت دستشویی کار هارو انجام کرد و صورتشو شست و امد بیرون گوشی رو ورداشت که نکنه خواهرش ۲۶۷بار زنگ زده باشه
که ساعت رو دید چیی ساعت ۸ آقا منو بلند کرد
جیهوپ : نننااااممججججوووننننن
نامجون: باشه باشه یا خدا من دیگه برم
جیهوپ : هووونن جین بلده با تو چه کار کنه
نامجون رفت و تهیونگ بیدار کرد
تهیونگ: اوووفف این کدوم خره چرا نمیزاری من بخوابم الا.
نامجون : کی که نمیزار تو بخوابی
تهیونگ : نه نه میخواستم بگم اون کی که مثل فرشته ها منو بیدار کرده
نامجون: یالا بلند شو
تهیونگ : چشم
نامجون رفت اتاق جیمین
نامجون : جیمین خان اقا جیمین نمیخوای بلند چیی
جیمین : نه(خوابالو)
نامجون: بلند شو جیمین خاانن
جیمین : اووففف بابا چته
نامجون : بلند شو یک ساعت دیگه مدرسس
جیمین: باش
نامجون : بلند شو برو جین و کوک و شوگا بیدارشون کنن
جیمین: به من چه اونا خودشون بلند میشن
نامجون: برو برو تنبل بیدارشون کنن اگر نکردی من میدونم با تو
جیمین: باشه
جیمین رفت جین رو بلند کرد
جیمین: هوووییی بلند شووو
جین : هاااا چتتتهه
جیمین: بلند شو صبحونه درست کننن
جین : به من چه تو برو
جیمین: یالا بلند شو اگر نشودی به خواهرت میگم که هزار تا دوست دختر داری و همیشه براشون چیزی میخری و خدمت میکنی
جین : تو از کجا میدونی
جیمین : به من میگن پارک جیمین چطور ندونم داداشم داره چه کار کنه
جین: باششش
جین بلند شود و رفت صبحونه درست کرد
جیمین رفت شوگا رو بلند کنه
جیمین: اقا تنبل خوابالو بلند شو خرف هووییی
شوگا: چته وحشی بزار بخوابم
جیمین: بلند شو مگه امروز خواهرت مگه نمیاد مدرسه برو بیارش
شوگا: مگه من خدمت کارشم خودش میاد
جیمین: اون ازت کوچک تره برو یالا تا نزدمت
شوگا : خدا میدونه من باهاتون چه کار کنم
جیمین رفت دیگه اخرین اتاق که کوک میدونه که کوک بلند نمیشه و یک اب پیشه تختش بود بلند کرد و ریخت تو صورتش
کوک: یاااااخددداااااا
جیمین: یالا بلند شو
کوک: داداشششش چرا منو ول نمیکنی
جیمین: مگه من تو رو گرفتم که ول کنم
کوک: داداششششش
جیمین: زهرمار یالا
کوک: اووووففففف باشه
جیمین رفت پایین و سره سفر صبحونه نشست و صبحونه خورد و همه لباس مدرسه پوشیدن
و کوک هم امد
کوک: خوب میزاشتین من بیام صبحونه بخورم بعد بریم
جیمین : من گفتم زود بیا یالا بخور صبحونه که دیر شود
کوک رفت سر سفر و چند تا لقمه گرفت و توی راه خودشون
ویو ات
دیشب که داداشام برام موتور گرفتم خیلی خوشحال شود و تصمیم گرفتم فردا ببرمش مدرسه
صبح بلند شودم و رفتم پایین که دیدم اون سه تا برادر خوابالوها هنوز خوابن
رفتم بیدارشون کنم یک قابلمه ورداشت و بردمش و زدمش و اهنگ میخوندم
که گفتن اوووووففففف چتههههه چرا نمیزاری ما بخوابیم
ات : یالا بیدار شین تنبل ها انقدر خوابیدین کپک نزدین
کوک : داداشش
جیمین : اهومم
کوک: فردا چه کار کنیم
جیمین : پلنگ شکار کنیم من چهمیدونم
کوک: داداش تو چرا دریا دوست داری
جیمین : بهم آرامش میده از این منظره لذت میبرم
کوک: اهوم خوب بریم دور بزنیم یا بریم خونه
جیمین : نمیدونم بزار یکم بمونیم بعد
کوک باشه
بعد نیم ساعت جیمین با کوک رفتن خونه مشترک
و خوابیدن
صبح روز بعد نامجون بلند شود و کتاب ورداشت و رفت توی حیات و به هوا و منظره قشنگ که هر کسی با کتاب خوندن لذت میره
یک ساعت بعد وقتی کتاب خواندن تموم شود رفت به اتاق های بقیه سر بزنه و بیدارشون کنه
رفت اتاق جیهوپ
نامجون : جیهوپ بلند شو اقا جیهوپ
جیهوپ : هووومم بزار بخوابممم (خوابالو)
نامجون: بابا ظهر شود مگه تو ساعت ۱۰ نباید میرفتی پیشه خواهرت ماشینو بهش بدی هااا میخوای از خونش پرتت کنه بیرون
چیهوپ با این حرف هاش بمثل برق گرفتگی بلند شود رفت دستشویی کار هارو انجام کرد و صورتشو شست و امد بیرون گوشی رو ورداشت که نکنه خواهرش ۲۶۷بار زنگ زده باشه
که ساعت رو دید چیی ساعت ۸ آقا منو بلند کرد
جیهوپ : نننااااممججججوووننننن
نامجون: باشه باشه یا خدا من دیگه برم
جیهوپ : هووونن جین بلده با تو چه کار کنه
نامجون رفت و تهیونگ بیدار کرد
تهیونگ: اوووفف این کدوم خره چرا نمیزاری من بخوابم الا.
نامجون : کی که نمیزار تو بخوابی
تهیونگ : نه نه میخواستم بگم اون کی که مثل فرشته ها منو بیدار کرده
نامجون: یالا بلند شو
تهیونگ : چشم
نامجون رفت اتاق جیمین
نامجون : جیمین خان اقا جیمین نمیخوای بلند چیی
جیمین : نه(خوابالو)
نامجون: بلند شو جیمین خاانن
جیمین : اووففف بابا چته
نامجون : بلند شو یک ساعت دیگه مدرسس
جیمین: باش
نامجون : بلند شو برو جین و کوک و شوگا بیدارشون کنن
جیمین: به من چه اونا خودشون بلند میشن
نامجون: برو برو تنبل بیدارشون کنن اگر نکردی من میدونم با تو
جیمین: باشه
جیمین رفت جین رو بلند کرد
جیمین: هوووییی بلند شووو
جین : هاااا چتتتهه
جیمین: بلند شو صبحونه درست کننن
جین : به من چه تو برو
جیمین: یالا بلند شو اگر نشودی به خواهرت میگم که هزار تا دوست دختر داری و همیشه براشون چیزی میخری و خدمت میکنی
جین : تو از کجا میدونی
جیمین : به من میگن پارک جیمین چطور ندونم داداشم داره چه کار کنه
جین: باششش
جین بلند شود و رفت صبحونه درست کرد
جیمین رفت شوگا رو بلند کنه
جیمین: اقا تنبل خوابالو بلند شو خرف هووییی
شوگا: چته وحشی بزار بخوابم
جیمین: بلند شو مگه امروز خواهرت مگه نمیاد مدرسه برو بیارش
شوگا: مگه من خدمت کارشم خودش میاد
جیمین: اون ازت کوچک تره برو یالا تا نزدمت
شوگا : خدا میدونه من باهاتون چه کار کنم
جیمین رفت دیگه اخرین اتاق که کوک میدونه که کوک بلند نمیشه و یک اب پیشه تختش بود بلند کرد و ریخت تو صورتش
کوک: یاااااخددداااااا
جیمین: یالا بلند شو
کوک: داداشششش چرا منو ول نمیکنی
جیمین: مگه من تو رو گرفتم که ول کنم
کوک: داداششششش
جیمین: زهرمار یالا
کوک: اووووففففف باشه
جیمین رفت پایین و سره سفر صبحونه نشست و صبحونه خورد و همه لباس مدرسه پوشیدن
و کوک هم امد
کوک: خوب میزاشتین من بیام صبحونه بخورم بعد بریم
جیمین : من گفتم زود بیا یالا بخور صبحونه که دیر شود
کوک رفت سر سفر و چند تا لقمه گرفت و توی راه خودشون
ویو ات
دیشب که داداشام برام موتور گرفتم خیلی خوشحال شود و تصمیم گرفتم فردا ببرمش مدرسه
صبح بلند شودم و رفتم پایین که دیدم اون سه تا برادر خوابالوها هنوز خوابن
رفتم بیدارشون کنم یک قابلمه ورداشت و بردمش و زدمش و اهنگ میخوندم
که گفتن اوووووففففف چتههههه چرا نمیزاری ما بخوابیم
ات : یالا بیدار شین تنبل ها انقدر خوابیدین کپک نزدین
۸۷۲
۱۹ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.