دلم برای تو، برای تو از نزدیک تنگ است... می دانی نه در زم
دلم برای تو، برای تو از نزدیک تنگ است... میدانی نه در زمانهایی که خسته یا دلشکستهام و تمنای تسلا در روحم میپیچد، نه در اوقات خوش درخشش که میخواهم برای سرود پیروزیام گوش شنوایی باشد که در وقت کشف زیبایی، بیش از هر زمان دیگری برایت دلتنگ میشوم. در آن هنگام که موسیقیِ خوبی غافلگیرم میکند یا سکانسی از یک فیلم نفسم را بند میآورد، اولین واکنش ناخودآگاه ذهنم طلب کردن توست که کاش بود، میدید و میشنید. بی تو زیبایی بر جانم ثقیل است، دلتنگ میکند و دلتنگی همیشه یعنی تنهایی.
حاصل حضور خیالت، تنها ماندن من است، گرفتار شدن در احوالی که حتی نمی توانم به درستی توضیحش بدهم...
حاصل حضور خیالت، تنها ماندن من است، گرفتار شدن در احوالی که حتی نمی توانم به درستی توضیحش بدهم...
۱.۹k
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.