محمد حسن مرتجا

استاد زنده‌یاد "محمدحسن مرتجا"، شاعر کرمانی، زاده‌ی سال ۱۳۴۳ خورشیدی در سیرجان بود.
خیلی‌ها او را به عنوان یک شاعر اهل بندرعباس می‌شناسند، چرا که سرودن شعر را از بندرعباس شروع کرده و بیش از یک دهه از عمر شاعری خود را، در بندرعباس گذرانده‌ است. اما او سیرجانی است، در سیرجان دیپلم گرفته و بعد از استخدام در اداره‌ی بهداشت به بندرعباس رفت. او اواخر عمر مجدد به سیرجان برگشت.
او در شعر آزاد، در سطح کشور چهره‌ی شناخته شده‌ای است و علاقه‌مندان به شعر او را از سال‌‌های ابتدایی دهه‌ی هفتاد به این‌طرف خوب می‌شناسند.
مرتجا در سال‌های پایانی دهه ۶۰ کاندیدای جایزه شعر نشریه گردون بود.
از او مجموعه‌های شعر «دفتر سروده‌ها»، «اجرای جهنمی از مثله مثله‌ها»، «و بیدار می‌بینم»، «اتاقی که لزوما مرکز جهان نیست» و «روبه رو در سه پرده» به جای مانده است.
وی در ۱۸ فروردین ماه ۱۴۰۱ در سیرجان درگذشت.


◇ نمونه‌ی شعر:
(۱)
به رنگم
به همان طبیعتی
که بی‌قرار شم
چرا نمی‌دانم. هر کار و رفتارم
آمدنم... رفتنم
و نبض تمام دوست داشتن‌هایم
در حیطه‌ی چرخش و  اثات توست... و اوست
یا گرد شده از درون لبالبتد
چرا نمی‌دانم
او و تو دوری‌های کمی دارند
صبح
باران شروع می‌شود.
صدای چترهای گشوده
پیوند می‌خورد با آن‌سوی رودخانه
تو و صورت‌های بسیارم
و با هر انسان خیس آماده‌ی قدم برداشتن. / همراهی صورت
و زندگی‌های بسیار.

 
(۲)
هر کجای این میدان قدیمی بیاستیم
صفحه‌ای برای کار گذاشتن بر چرخش سینه‌مان دارد:
دیدن... خواندن... از خود بیرون شدن
سری که رفته ترق تورق کی بر می‌گردد... کی؟!
معرکه‌ی نمایش‌گری‌های نان
و نوبرانه‌های باغ خدا که صدا نمی‌توانند
چه سال‌ها فصل را با آن‌ها ورق خوردیم  
و نقش گل و میوه‌ی حوایی را پخش کردند
چه سال‌هایی؟!
مهیار... محرم... سی سال پلاستیک می‌فروشند
ترجیحن رنگی، در خیابان‌های صبح و غروب
و کودکان کار
کیفی با کتب که گاه راه را سنگین‌تر می‌کند
می‌بینی
چه حس غریبی
هر پاره‌ی این هندسی نشناخته
نوک می‌زند بر انگشتانم...
دیدگاه ها (۰)

محمد حسن مرتجا

فریبا اسلامی

محمد رضا کلهر

محمد رضا کلهر

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

موج روشنگری:🖌در خصوص دلایل خودسوزی جوان اهوازی مرحوم احمد با...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط