ادامههه
ارتا:پس باید از این شهر بری مگه نه؟
_نهههه.معلومه که نه عشقمو تنها بزارم کجا برم؟
ارتا:نه منم بات میام خب.
_یه سوال پس پدر مادرا کجا زندگی میکنن؟
ارتا:اونا...دوساله مردن.
_اوه...
ارتا: خب بریم خونه؟
_تو برو من زود میام یکمی بشینم .تو پاسکال بردار برو خونه زود میام نگران نباش عشقم.
ارتا:باشه عزیزم پس فعلا.دوست دارم
_من بیشتر♡
ارتا رفت و رفتم تو شهر یکمی قدم بزنم و اصلا نمیدونستم داداشم داره تعقیبم میکنه.همونطوری رفتم تو یه کوچه اشتباهی که بمبست بود. رسیدم تهش خوایم برگردم ولی تا برگشتم خوردم به داداشم.تند عقب عقب رفتم خوردم به دیوار.
داداشم اسمش متین.
متین:تارا؟اون پسره کی بود ؟؟چرا از خونه فرار کردی؟
_من..من...
ادامه پارت هفتت
_نهههه.معلومه که نه عشقمو تنها بزارم کجا برم؟
ارتا:نه منم بات میام خب.
_یه سوال پس پدر مادرا کجا زندگی میکنن؟
ارتا:اونا...دوساله مردن.
_اوه...
ارتا: خب بریم خونه؟
_تو برو من زود میام یکمی بشینم .تو پاسکال بردار برو خونه زود میام نگران نباش عشقم.
ارتا:باشه عزیزم پس فعلا.دوست دارم
_من بیشتر♡
ارتا رفت و رفتم تو شهر یکمی قدم بزنم و اصلا نمیدونستم داداشم داره تعقیبم میکنه.همونطوری رفتم تو یه کوچه اشتباهی که بمبست بود. رسیدم تهش خوایم برگردم ولی تا برگشتم خوردم به داداشم.تند عقب عقب رفتم خوردم به دیوار.
داداشم اسمش متین.
متین:تارا؟اون پسره کی بود ؟؟چرا از خونه فرار کردی؟
_من..من...
ادامه پارت هفتت
۱.۲k
۰۸ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.