سناریو(درخواستی)
وقتیخواهر13سالشونیومیبیننچندنفردارنتاحدم.ر.گمیزننت
متیو/ریگولوس:میاد سمتت..دستت و میگیره چارتا فش اب دار بهشون میده توی گوششون میزنه و باهم میرین خوابگاه
.
.
.
.
.
تئودور/دراکو:اصلا تا وقتی خواهر اینایی کسی جرعت میکنه بیاد سمتت؟نه باوا فکرش هم دردناکه!
.
.
.
.
.
تام/لورنزو:میشینه روی طرف انقدر میزنش تا سکته کنه...یه ورد میزنه طرف تا چند وقت خشک شه و تورو محکم ب.غ.ل.ت میکنه
متیو/ریگولوس:میاد سمتت..دستت و میگیره چارتا فش اب دار بهشون میده توی گوششون میزنه و باهم میرین خوابگاه
.
.
.
.
.
تئودور/دراکو:اصلا تا وقتی خواهر اینایی کسی جرعت میکنه بیاد سمتت؟نه باوا فکرش هم دردناکه!
.
.
.
.
.
تام/لورنزو:میشینه روی طرف انقدر میزنش تا سکته کنه...یه ورد میزنه طرف تا چند وقت خشک شه و تورو محکم ب.غ.ل.ت میکنه
۳۲۷
۰۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.