اوتاکو های خوشبخت پارت ۹
بعد از آرزو نوشتناشون
چیفویو:کانو چان...میخواستم یه چیزی به شما بگم...
کانو:اهم میشنوم
چیفویو:راستش من از اون موقعی که شمارو دیدم...(رینگ،رینگ)
ببخشید یه لحظه باجی سانه،،
موشی موشی،باجی سان،فهمیدم همین الان میام،،
ببخشید من باید برمی یکی از دوستام دراکن رو ،، اون در خطره
کانو و آسا:ماهم میایم!
چیفویو:نه خطرناکه!
کانو و آسا:حرف رو حرف ما نزن!(خیلی جدی)
چیفویو:خیله خب بیاین ولی حواستون به خودتون باشه!
آسا:هه من تو تکواندو تکم نگران ما نباش😏
اینا رفتن و رسیدن اونجا
کانو:پیس آسا
آسا:چته؟
کانو:اونا اما چان و هینا چانن؟
آسا:خودشونن سوتی ندی یوقت..مثلا نمیشناسیشون
کانو:اوک...وات چیفویو کو؟
آسا:اوناهاش
کانو:پشمام از نزدیک خفن تره
آسا:من میگم بریم کمک تاکه میچی
کانو:چرا
آسا:یک دوستی و هم صحبتی با اما و هینا دو کمک به تاکه میچی
کانو:چیفویو چی؟
آسا: اتفاقی واسه اون نمیوفته
کانو:اهوم باش
آسا دست کانو رو میگیره و به سمت اما و هینا میره
آسا:کنچیواا
کانو:سلام
اما و هینا:؟
کانو:گومنه،میشه توضیح بدید چیشده؟همراه من الان تو اون دعواست.
آما:همراهت کیه؟
کانو:ماتسونو چیفویو
اما:هه؟چیفویو دوس دختر داشت؟
کانو:سرخ من دوست دخترش نیستم فقط همراهشم
آسا:ببخشید ، ولی چیشده؟
اما:توضیح دادن
یهو از اون ور یه داد میاد
صدا :دراکن کوننننننننن
اما:دراکن
هینا:صدای تاکه میچی کون بود
بعدش همون اتفاقات اتیمه تا جایی که تاکه دراکن اورد پیشه اینا
چیفویو:کانو چان...میخواستم یه چیزی به شما بگم...
کانو:اهم میشنوم
چیفویو:راستش من از اون موقعی که شمارو دیدم...(رینگ،رینگ)
ببخشید یه لحظه باجی سانه،،
موشی موشی،باجی سان،فهمیدم همین الان میام،،
ببخشید من باید برمی یکی از دوستام دراکن رو ،، اون در خطره
کانو و آسا:ماهم میایم!
چیفویو:نه خطرناکه!
کانو و آسا:حرف رو حرف ما نزن!(خیلی جدی)
چیفویو:خیله خب بیاین ولی حواستون به خودتون باشه!
آسا:هه من تو تکواندو تکم نگران ما نباش😏
اینا رفتن و رسیدن اونجا
کانو:پیس آسا
آسا:چته؟
کانو:اونا اما چان و هینا چانن؟
آسا:خودشونن سوتی ندی یوقت..مثلا نمیشناسیشون
کانو:اوک...وات چیفویو کو؟
آسا:اوناهاش
کانو:پشمام از نزدیک خفن تره
آسا:من میگم بریم کمک تاکه میچی
کانو:چرا
آسا:یک دوستی و هم صحبتی با اما و هینا دو کمک به تاکه میچی
کانو:چیفویو چی؟
آسا: اتفاقی واسه اون نمیوفته
کانو:اهوم باش
آسا دست کانو رو میگیره و به سمت اما و هینا میره
آسا:کنچیواا
کانو:سلام
اما و هینا:؟
کانو:گومنه،میشه توضیح بدید چیشده؟همراه من الان تو اون دعواست.
آما:همراهت کیه؟
کانو:ماتسونو چیفویو
اما:هه؟چیفویو دوس دختر داشت؟
کانو:سرخ من دوست دخترش نیستم فقط همراهشم
آسا:ببخشید ، ولی چیشده؟
اما:توضیح دادن
یهو از اون ور یه داد میاد
صدا :دراکن کوننننننننن
اما:دراکن
هینا:صدای تاکه میچی کون بود
بعدش همون اتفاقات اتیمه تا جایی که تاکه دراکن اورد پیشه اینا
۳.۳k
۳۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.