☆چند پارتی
☆چند پارتی
Pov:ازدواج اجباری
Part:۶
ویو ادمین
خب ا.ت اولا نشسته بود و به کوک که داشت تمرین میکرد نگا میکرد که یهو دید کوک اومد و دست اوت ذو گرقت و بلندش کرد
ا.ت :چی کار میکنی
کوک : میخوام بهت بکس باد بدم
ا.ت : باش
پس از بکس یاد گرفتن ا.ت رفتن خونه
م.ا : کجا بودید
کوک :رفته بودیم بکس
ب.ک :حاضر شید بریم خرید عروسی
ا.ت :چشم
حاضر شدن و رفتن خرید
ا.ت رفت لباس عروس پرو کرد و یکی رو انتخاب کرد
*پرش زمانی به روز عروسی *
ا.ت : بله
عاقد : شما چه طور آقای جئون
کوک : بله
عاقد: من شما را با حکمی که به من داده شده زن و شوهر اعلام میکنم میتونید همو ببوسید
که کوک با لذت شروع مرد بوسیدن ا.ت که
ب.ا : جلو من. نخوریش بسه
کوک : عمو نه چیز پدر جان یه دختری داری اصلا
شرط پارت بعد
۲۰:« لایک
Pov:ازدواج اجباری
Part:۶
ویو ادمین
خب ا.ت اولا نشسته بود و به کوک که داشت تمرین میکرد نگا میکرد که یهو دید کوک اومد و دست اوت ذو گرقت و بلندش کرد
ا.ت :چی کار میکنی
کوک : میخوام بهت بکس باد بدم
ا.ت : باش
پس از بکس یاد گرفتن ا.ت رفتن خونه
م.ا : کجا بودید
کوک :رفته بودیم بکس
ب.ک :حاضر شید بریم خرید عروسی
ا.ت :چشم
حاضر شدن و رفتن خرید
ا.ت رفت لباس عروس پرو کرد و یکی رو انتخاب کرد
*پرش زمانی به روز عروسی *
ا.ت : بله
عاقد : شما چه طور آقای جئون
کوک : بله
عاقد: من شما را با حکمی که به من داده شده زن و شوهر اعلام میکنم میتونید همو ببوسید
که کوک با لذت شروع مرد بوسیدن ا.ت که
ب.ا : جلو من. نخوریش بسه
کوک : عمو نه چیز پدر جان یه دختری داری اصلا
شرط پارت بعد
۲۰:« لایک
۳.۱k
۲۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.