My childhood firend p3
یونگی ویو:
داشتیم بازی میکردیم که یهو.......
سه می ویو:
داشتم بازی میکردم که یهو چشمم افتاد به همون پسره....لعنتی خیلی جذابههههههه.....!
حواسم نبود و افتادم.....اونم کجااا....دقیقا جلو پای اون پسره....خوب الان میاد کمکم میکنع.
یونگی ویو:
خیلی عادی از روش رد شدم!
سه می:ای.....پسره ی....!
مانا:حالت خوبه؟؟
سه می:چرا این اینجوری میکنههه....؟؟؟
مانا:هی دختر.... چی فک کردی؟؟
اون بهتت کمک کنه؟؟؟
ببخشید میدونم کمه
داشتیم بازی میکردیم که یهو.......
سه می ویو:
داشتم بازی میکردم که یهو چشمم افتاد به همون پسره....لعنتی خیلی جذابههههههه.....!
حواسم نبود و افتادم.....اونم کجااا....دقیقا جلو پای اون پسره....خوب الان میاد کمکم میکنع.
یونگی ویو:
خیلی عادی از روش رد شدم!
سه می:ای.....پسره ی....!
مانا:حالت خوبه؟؟
سه می:چرا این اینجوری میکنههه....؟؟؟
مانا:هی دختر.... چی فک کردی؟؟
اون بهتت کمک کنه؟؟؟
ببخشید میدونم کمه
۱۰.۲k
۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.