من ناراحت نیستم

"من ناراحت نیستم
شاید یکم خسته باشم فقط
شاید اگه چاییم سرد بشه گریه کنم
شاید اگه از اتوبوس جا بمونم گریه کنم
شاید اگه بهم بگی خوبی؟ گریه کنم
خوبم، باور کن، فقط هر لحظه ممکنه
بزنم زیر گریه، چرا؟ خودمم نمی‌دونم
قبلاً وقتی می‌خوردم زمین میدونستم
کجام زخم شده، ولی الان حتی نمیدونم
تو به کجا زخم زدی که نه خوب میشه
نه میتونم پیداش کنم."
تو به کجا زخم زدی؟ که هرجا را نگاه می‌کنم
درست‌ترین جا، خالی‌ترین شده…
نه ردی مانده، نه خاطره‌ای که بتوانم
مقصرش کنم، فقط یک درد مبهم مانده
مثل سایه‌ای که خورشید هم نمی‌تواند
ترکش کند، انگار زخم تو نه بر تن است
و نه بر دل جایی بین این‌دو نشست
جایی که نه می‌شود دید، نه می‌شود
فراموشش کرد.
-کیم تهکوک.
دیدگاه ها (۰)

وقتی که زیر تنم قرار می‌گیری،دنیا شکل دیگری پیدا می‌کند؛انگا...

گفتمش به خدا قسم که پاییز برای عشاق باران آورد و تو هنوز بی‌...

می‌نویسیم من، نمی‌بینی، نمی‌خوانی‌.می‌نویسم من، می‌روی از یا...

منو برگردون عقب،به شبی که اسم تورو پرسیدم:)-علی یاسینی؛

"من ناراحت نیستم شاید یکم خسته باشم فقط شاید اگه چاییم سرد ب...

میدانی درد دارد :))))قفسه ی سینه ام درد دارد دردی مشابه با ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط