داستان فرار از عشق
داستان فرار از عشق
قسمت هفتم
ویو هیون سونگ
دیدم مردی با هیون اومد که پادشاه رو صدا زد علامت پادشاه☆
و علامت اون مرده.
. پادشاه هیون رو اوردم
☆باشه تو برو
سربازان هیون رو به زانو در اوردن
یوری پوزخند زدن
یانگ هی رفت پیش یوری
_چرا، چرا این کارو کردی؟(😭)
-چیشده ناراحت شدی پرنسس؟
_چرا تو مشکلت با من بود چرا اون
-چیشده فکر کردی همش تو باید شاد باشی یک بار هم زجر بکش
[پایان قسمت هفتم♡]
قسمت هفتم
ویو هیون سونگ
دیدم مردی با هیون اومد که پادشاه رو صدا زد علامت پادشاه☆
و علامت اون مرده.
. پادشاه هیون رو اوردم
☆باشه تو برو
سربازان هیون رو به زانو در اوردن
یوری پوزخند زدن
یانگ هی رفت پیش یوری
_چرا، چرا این کارو کردی؟(😭)
-چیشده ناراحت شدی پرنسس؟
_چرا تو مشکلت با من بود چرا اون
-چیشده فکر کردی همش تو باید شاد باشی یک بار هم زجر بکش
[پایان قسمت هفتم♡]
۲۷۵
۰۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.