مروارید آبی پارت۸
بعد یک ساعت بالاخره به یوکوهاما رسیدیم
اتوبوسها همه نزدیک یه ایستگاه مترو پارک کردن
اتوبوسها متعلق به
باشگاه مختلف از سراسر جهان بودند
خیلی برای مسابقه ذوق داشتم میخواستم هرچه زودتر باشو توی این محوطه جدید بازی کنم
کریستینا
همهمونو صدا زد و به سمت ایستگاه مترو اشاره کرد
همه با تعجب گفتیم که چرا باید سوار شیم
کریستینا توضیح داد
این متروی مخصوصیه که از یه تونل شیشهای ما را به بزرگترین
ساختمون شیشهای یوکوهاما که زیر آب ساخته شده میبره
همه با ذوق و هیجان به همدیگه نگاه میکردند
با قیافه متعجب به هانچو رو نگاه میکردم
یعنی محیط مسابقات زیر آبه
هم خیلی هیجان انگیزه هم خیلی ترسناک
میگم این شیشهها که نمیشکنه هممون غرق شیم
این فکرمو
خیلی زیادی بلند بیان کردم
که باعث شد همه بازیکنان تو فکر فرو برند
کریستینا خنده کرد و گفت
نگران نباشین این شیشهها نمیشکنه اونا با کمک
پیشرفتهترین فناوری روز ساخته شدند ابر شیشههای نشکن بهمون اعتماد کنید
نفسی از سر آسودگی بیرون دادم
سوار مترو شدیم
مترو شروع به حرکت کردن کرد
کریستینا دوباره از پشت بلندگوها گفت
بچهها حداقل تا برج داخلی نیم ساعت راهه لطفاً از این سفر زیر آبتون نهایت لذت رو ببرین
طونل مترو

کمی مترو شروع به حرکت کرد و بعد از ۱۰ دقیقه وارد آب شد
وقتی مترو میخواست وارد آب شه
احساس کردم ترس داخل چهره فیری موج میزنه
از اون طرف هانچو و کیت
با قیافههای متعجب
به فیری نگاه میکردند
از اونجایی که نزدیک فیری نشسته بودم
دستم را روی شونهاش گذاشتم و گفتم
نگران نباش چیزی نمیشه
فیری با چشمک ترس توشون موج میزد بهم خیره شد
باورم نمیشد
بازیکنی که اینقدر شجاع و نترسه و کم حرف چه جوری از اینکه داریم میریم زیر آب میترسه
بعد اینکه یکم باهاش صحبت کردم
متوجه شدم فری فوبیا نسبت به غرق شدن در دریا داره
نشستیم با کیتو هانچو
فیری و دلداری دادیم که نباید از چیزی بترسه
فکر کنم ۱۵ دقیقه گذاشته بود که مترو یه دفعه از آب اومد بیرون
کریستینا رو به هممون کرد و گفت
بچهها براتون یه سورپرایز دارم
و بعدش به بالای سرمون اشاره کرد
وقتی بالای سرمو نگاه کردم چیزی دیدم که باورش برام سخت بود
سقف مترو باز شده بود و
یه سقف شفاف نمایان شد
اما میدونی چی از اون جالبتر بود
اینکه میتونستیم ساختمون عظیمی رو ببینیم که نصفش داخل هوا بود و نصف دیگرش در اعماق دریا پنهان شده بود
همون
ساختمون

اتوبوسها همه نزدیک یه ایستگاه مترو پارک کردن
اتوبوسها متعلق به
باشگاه مختلف از سراسر جهان بودند
خیلی برای مسابقه ذوق داشتم میخواستم هرچه زودتر باشو توی این محوطه جدید بازی کنم
کریستینا
همهمونو صدا زد و به سمت ایستگاه مترو اشاره کرد
همه با تعجب گفتیم که چرا باید سوار شیم
کریستینا توضیح داد
این متروی مخصوصیه که از یه تونل شیشهای ما را به بزرگترین
ساختمون شیشهای یوکوهاما که زیر آب ساخته شده میبره
همه با ذوق و هیجان به همدیگه نگاه میکردند
با قیافه متعجب به هانچو رو نگاه میکردم
یعنی محیط مسابقات زیر آبه
هم خیلی هیجان انگیزه هم خیلی ترسناک
میگم این شیشهها که نمیشکنه هممون غرق شیم
این فکرمو
خیلی زیادی بلند بیان کردم
که باعث شد همه بازیکنان تو فکر فرو برند
کریستینا خنده کرد و گفت
نگران نباشین این شیشهها نمیشکنه اونا با کمک
پیشرفتهترین فناوری روز ساخته شدند ابر شیشههای نشکن بهمون اعتماد کنید
نفسی از سر آسودگی بیرون دادم
سوار مترو شدیم
مترو شروع به حرکت کردن کرد
کریستینا دوباره از پشت بلندگوها گفت
بچهها حداقل تا برج داخلی نیم ساعت راهه لطفاً از این سفر زیر آبتون نهایت لذت رو ببرین
طونل مترو

کمی مترو شروع به حرکت کرد و بعد از ۱۰ دقیقه وارد آب شد
وقتی مترو میخواست وارد آب شه
احساس کردم ترس داخل چهره فیری موج میزنه
از اون طرف هانچو و کیت
با قیافههای متعجب
به فیری نگاه میکردند
از اونجایی که نزدیک فیری نشسته بودم
دستم را روی شونهاش گذاشتم و گفتم
نگران نباش چیزی نمیشه
فیری با چشمک ترس توشون موج میزد بهم خیره شد
باورم نمیشد
بازیکنی که اینقدر شجاع و نترسه و کم حرف چه جوری از اینکه داریم میریم زیر آب میترسه
بعد اینکه یکم باهاش صحبت کردم
متوجه شدم فری فوبیا نسبت به غرق شدن در دریا داره
نشستیم با کیتو هانچو
فیری و دلداری دادیم که نباید از چیزی بترسه
فکر کنم ۱۵ دقیقه گذاشته بود که مترو یه دفعه از آب اومد بیرون
کریستینا رو به هممون کرد و گفت
بچهها براتون یه سورپرایز دارم
و بعدش به بالای سرمون اشاره کرد
وقتی بالای سرمو نگاه کردم چیزی دیدم که باورش برام سخت بود
سقف مترو باز شده بود و
یه سقف شفاف نمایان شد
اما میدونی چی از اون جالبتر بود
اینکه میتونستیم ساختمون عظیمی رو ببینیم که نصفش داخل هوا بود و نصف دیگرش در اعماق دریا پنهان شده بود
همون
ساختمون

۲.۸k
۱۸ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.