همه چی از اون شب شروع شد...؟!p15
یونجی ویو.
ایییییی دماغ خوشگلممممم اویییی...
خدالعنتت کنه گلابی و هرکی که بهش زنگ زدی آیییی
+هوی گلابی...کی بود؟
_کوک...
+واییی دماغ خوشگلم اییی
_میگم به نظرت چرا تبدیل نشدم؟
+مگه ساعت چنده؟
_۲:۴۰
+نمیدونم؟
_خبببب میگم حالا تبدیل نشدم یونجی شی ویسکی یا ابجو داری؟
+هوممم خونه ی من مث باره هر نوشیدنی بخوای توش هس....
حالا که خواب از سرمون پریده بریم فیلم ببینیم نظرت چیه؟منم برم مشروب بیارم...؟
_هومم فکر خوبه چی ببینیم؟
+_شکارچیان شگفت انگیز
+_ *خنده*اوهوم
+من برم ابجو بیارم...
یونجی رفت ابجو و دو تا جام و یه شراب اورد و جیمینم تلویزیونو وصل کرد و نشستن داشتن با هم فیلم میدیدن که...
اونجاش اومد که سومون دستشو گذاشت رو شونه ی هانا و هانا پرتش کرد...
_*در حال جر خوردن از خنده*
+*نگاهی پر معنا که این گلابی چشه؟*
_واییی دلم. بیچاره سومون...یاع یاع یاع
+یاااااااااااا چرا عین جین اوپا میخندی عههههه...
_نمد!
+خخخخخخ
_چیه؟
+لپات گل انداختههه خیلی کیوت شدیی☺️
_خودتو ندیدی لپات و دماغت دوتاشون قرمز شدن. هه☺️
*هنوز یونجی ویوعه*
نمیدونم چرا یه حسی بهم میگفت ببوسش...فک کنم اونم همین حسو داشت چون داشت میومد جلو...
تقریباً چند میلی متر فاصله بین لبامون بود کهههه
خ
م
ا
ر
ی
ادامه دارد...
شرطا:
۱۰لایک
۱۹کامنت
حمایت؟🌺
ایییییی دماغ خوشگلممممم اویییی...
خدالعنتت کنه گلابی و هرکی که بهش زنگ زدی آیییی
+هوی گلابی...کی بود؟
_کوک...
+واییی دماغ خوشگلم اییی
_میگم به نظرت چرا تبدیل نشدم؟
+مگه ساعت چنده؟
_۲:۴۰
+نمیدونم؟
_خبببب میگم حالا تبدیل نشدم یونجی شی ویسکی یا ابجو داری؟
+هوممم خونه ی من مث باره هر نوشیدنی بخوای توش هس....
حالا که خواب از سرمون پریده بریم فیلم ببینیم نظرت چیه؟منم برم مشروب بیارم...؟
_هومم فکر خوبه چی ببینیم؟
+_شکارچیان شگفت انگیز
+_ *خنده*اوهوم
+من برم ابجو بیارم...
یونجی رفت ابجو و دو تا جام و یه شراب اورد و جیمینم تلویزیونو وصل کرد و نشستن داشتن با هم فیلم میدیدن که...
اونجاش اومد که سومون دستشو گذاشت رو شونه ی هانا و هانا پرتش کرد...
_*در حال جر خوردن از خنده*
+*نگاهی پر معنا که این گلابی چشه؟*
_واییی دلم. بیچاره سومون...یاع یاع یاع
+یاااااااااااا چرا عین جین اوپا میخندی عههههه...
_نمد!
+خخخخخخ
_چیه؟
+لپات گل انداختههه خیلی کیوت شدیی☺️
_خودتو ندیدی لپات و دماغت دوتاشون قرمز شدن. هه☺️
*هنوز یونجی ویوعه*
نمیدونم چرا یه حسی بهم میگفت ببوسش...فک کنم اونم همین حسو داشت چون داشت میومد جلو...
تقریباً چند میلی متر فاصله بین لبامون بود کهههه
خ
م
ا
ر
ی
ادامه دارد...
شرطا:
۱۰لایک
۱۹کامنت
حمایت؟🌺
۵.۵k
۱۱ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.