عشق نابینای من 42
×از خواب بیدار شدم دیدم سوهی نیست با ترس و استرس بی قرار دنبالش، بودم که از در خونه وارد شد بدون توجه به خرت و پرتایه دستش، دویدم سمتش، و محکم بغلش، کردم
چیزی شده؟
×خواب بدی دیدم
خواب دیدم ولم کردی
رفتی
خرت و پرتارو انداختم و محکم تر بغلش کردم
فقط یه خواب بوده تموم شد من اینجام
×سرمو رویه شونش، گزاشتم و تنش رو بو کردم
(ویو یونا)
هیوان فکر کردی دست از سرت بر میدارم هه از قتلی که انجام دادی مدرک دارم با من بازی میکنی؟
هه وقتشه تقاص بدی
رفتم دم در خونه یونا
*وقتی دیدمش اه کشیدمو درو باز کردم
رفتم داخل کنارش
ببخشید
* هه فقط اومدی برایه عذرخواهی
(محکم زدم تو گوشش)
*تو...
اینو بخاطره این زدم که به دوستیمو خیانت کردی و پاتو ار گلیمت بلند تر کردی
و عذرخواهی هم بخاطره این بود که تویه مهمونی نباید جلویه بقیه خرابت میکردم
* همین؟
دنبال مدرکم باید به یوجون کمک کنم
* فقط بخاطره یوجون؟
هیوان پدر من رو کشته تنها بخاطر یوجون نیست
ولی، مدرک نیاز دارم و اگه یه چیزه درست حسابی نداشته باشم یوجون اتفاق بدی براش، میوفته
منم نمی تونم انتقامم رو بگیرم
* خب من...
چیشده؟
* کن یه مدرک دارم ازش
رم رو بهش دادم
اینو میزاریم رویه دوستی 20 سالمون
این چی هست
مدرکی که ثابت میکنه هیوان پدرت رو کشته
اینو چطور به دست اوردی؟
* سوال ریادی نپرس فقط برو
یوناا
* هوم
ممنونم
* عوم... خواهش
از اونجا سریع رفتم
+تویه خونه یونا میکروفن کار گزاشته بودم و فهمیدم میخواد چه قلطی بکنه با سرعت رفتم سکت خونش، تا کارشو یسره کنم
چیزی شده؟
×خواب بدی دیدم
خواب دیدم ولم کردی
رفتی
خرت و پرتارو انداختم و محکم تر بغلش کردم
فقط یه خواب بوده تموم شد من اینجام
×سرمو رویه شونش، گزاشتم و تنش رو بو کردم
(ویو یونا)
هیوان فکر کردی دست از سرت بر میدارم هه از قتلی که انجام دادی مدرک دارم با من بازی میکنی؟
هه وقتشه تقاص بدی
رفتم دم در خونه یونا
*وقتی دیدمش اه کشیدمو درو باز کردم
رفتم داخل کنارش
ببخشید
* هه فقط اومدی برایه عذرخواهی
(محکم زدم تو گوشش)
*تو...
اینو بخاطره این زدم که به دوستیمو خیانت کردی و پاتو ار گلیمت بلند تر کردی
و عذرخواهی هم بخاطره این بود که تویه مهمونی نباید جلویه بقیه خرابت میکردم
* همین؟
دنبال مدرکم باید به یوجون کمک کنم
* فقط بخاطره یوجون؟
هیوان پدر من رو کشته تنها بخاطر یوجون نیست
ولی، مدرک نیاز دارم و اگه یه چیزه درست حسابی نداشته باشم یوجون اتفاق بدی براش، میوفته
منم نمی تونم انتقامم رو بگیرم
* خب من...
چیشده؟
* کن یه مدرک دارم ازش
رم رو بهش دادم
اینو میزاریم رویه دوستی 20 سالمون
این چی هست
مدرکی که ثابت میکنه هیوان پدرت رو کشته
اینو چطور به دست اوردی؟
* سوال ریادی نپرس فقط برو
یوناا
* هوم
ممنونم
* عوم... خواهش
از اونجا سریع رفتم
+تویه خونه یونا میکروفن کار گزاشته بودم و فهمیدم میخواد چه قلطی بکنه با سرعت رفتم سکت خونش، تا کارشو یسره کنم
۸۱۴
۲۷ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.