عشق ابدی
#عشق ابدی
پارت ۳
ویو ا.ت:
که یهویی دیدیم اون چان یو دوست پسر سابقم بود و یونگی ازش خبر داشت برام لباس اوردن بود
چان یو: بیبی گرلم دلم برای لبات تنگ شده بود... بیا اینارا بگیر بپوش بریم بیرون کارت دارم
ا.ت: گمشو عوضی من دوست پسر دارم
چان یو: تو هنوز اون اسکل(خودتی) را دوست داری...؟ چیه اون را دوست داری.....؟ چی داره که من ندارم...؟
(اومدی بیرون که از پیش چان یو بری اون تورا گرفت چسبیدی به دیوار و خیلی ارام و رمانتیک از لبات بوسید )
ات:چی.. چ. چی کار میکنی ..؟
چان یو: هیچی ا.تم را دارم میبوسم
ا.ت: چان یو تمومش کن. که با دیدن یونگی ترسیدم
ویو یونگی:
رفتم برای ا.ت لباس اوردم که بپوشه
داشتم می رفتم سمت دستشویی که دیدم دوست پسر سابق ا.ت را داره میبوسه چند لحضه وایستادم قلبم شکست اخه ا.. اخه (😭گریه 😭)
ا.ت منو دید و چان یو را پرت کرد و اومد سمت من
ا.ت: یونگی جونم به خدا...(گریه 😭)
من این کار را نکردم
من لباس ها را پرت کر و رفتم
داشتم میرفتم خونه تو ماشین بودم حالم بد شد و تصادف کردم....
کیوت ها این پارت شرط نداره ولی لطفا حمایت کنید 🥺💐💋❤ممنون
پارت ۳
ویو ا.ت:
که یهویی دیدیم اون چان یو دوست پسر سابقم بود و یونگی ازش خبر داشت برام لباس اوردن بود
چان یو: بیبی گرلم دلم برای لبات تنگ شده بود... بیا اینارا بگیر بپوش بریم بیرون کارت دارم
ا.ت: گمشو عوضی من دوست پسر دارم
چان یو: تو هنوز اون اسکل(خودتی) را دوست داری...؟ چیه اون را دوست داری.....؟ چی داره که من ندارم...؟
(اومدی بیرون که از پیش چان یو بری اون تورا گرفت چسبیدی به دیوار و خیلی ارام و رمانتیک از لبات بوسید )
ات:چی.. چ. چی کار میکنی ..؟
چان یو: هیچی ا.تم را دارم میبوسم
ا.ت: چان یو تمومش کن. که با دیدن یونگی ترسیدم
ویو یونگی:
رفتم برای ا.ت لباس اوردم که بپوشه
داشتم می رفتم سمت دستشویی که دیدم دوست پسر سابق ا.ت را داره میبوسه چند لحضه وایستادم قلبم شکست اخه ا.. اخه (😭گریه 😭)
ا.ت منو دید و چان یو را پرت کرد و اومد سمت من
ا.ت: یونگی جونم به خدا...(گریه 😭)
من این کار را نکردم
من لباس ها را پرت کر و رفتم
داشتم میرفتم خونه تو ماشین بودم حالم بد شد و تصادف کردم....
کیوت ها این پارت شرط نداره ولی لطفا حمایت کنید 🥺💐💋❤ممنون
۳.۵k
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.