Part
Part 3
ا،ت: خوب راستش من یه رفیقی دارم که میخواد باهات اکی بشه خیلی دختر مهربونیه و خیلی خوشگله
کوک: اتفاقا تازه با دوست دخترم کات کردم میشه عکسشو بفرستی البته مطمئنم به خوشگلی تو نیست
ا،ت عکس یونگ سو رو فرستادم سریع سین زد و جواب داد
کوک: خیلی خوشگله میشه شمارشو بدی فقط چند سالش خیلی کیوت و گوگولیه
ا،ت : نظرم داشت عوض میشد نمیخواستم یونگ سو کوک باهم اکی بشن پس به کوک گفتم
ا،ت: 10 ساله
کوک: الان داری جدی میگی
ا،ت: راه
کوک: این میخوره هم سن من باشه
ا،ت یعنی تو به من باور نداری
کوک: چرا ولی باورش سخته
ات،: حالا چیکار کنم شمارشو میخوای
کوک : ببین با اینکه خیلی خوشگله ولی واقعا دلم نمیاد با یه دختر بچه 10 ساله اکی بشم
ا،ت: هر جور راحتی پس من فعلا برم
کوک: وایستا
ات،: چرا
کوک : ببین میشه با من اکی بشی اصلا من برای اینکه با تو اکی بشم با دوست دخترم کات کردم
ا،ت: ببین نمیدونم ولی منم روت کراش دارم
کوک جدی میگی
ا،ت: اره
کوک: پس الان باهام اکیه
ا،ت: اره
کوک: مرسی عشقم
ا،ت: چقدر زود صمیمی شدی
کوک: ما با هم صمیمی بودیم فقط ر،،ل نبودیم
فلش بک به 6 ساعت بعد ساعت 4 صبح ویو ا،ت
وایی کوک چقدر جنتلمنه باورم نمیشه باهاش اکی شدم فقط الان به ا،ت چی بگم خدا نمیتونم بهش نگم چون باهوشه میفهمه حتی اگه من نگم پس فردا بهش میگم
ا،ت: خوب راستش من یه رفیقی دارم که میخواد باهات اکی بشه خیلی دختر مهربونیه و خیلی خوشگله
کوک: اتفاقا تازه با دوست دخترم کات کردم میشه عکسشو بفرستی البته مطمئنم به خوشگلی تو نیست
ا،ت عکس یونگ سو رو فرستادم سریع سین زد و جواب داد
کوک: خیلی خوشگله میشه شمارشو بدی فقط چند سالش خیلی کیوت و گوگولیه
ا،ت : نظرم داشت عوض میشد نمیخواستم یونگ سو کوک باهم اکی بشن پس به کوک گفتم
ا،ت: 10 ساله
کوک: الان داری جدی میگی
ا،ت: راه
کوک: این میخوره هم سن من باشه
ا،ت یعنی تو به من باور نداری
کوک: چرا ولی باورش سخته
ات،: حالا چیکار کنم شمارشو میخوای
کوک : ببین با اینکه خیلی خوشگله ولی واقعا دلم نمیاد با یه دختر بچه 10 ساله اکی بشم
ا،ت: هر جور راحتی پس من فعلا برم
کوک: وایستا
ات،: چرا
کوک : ببین میشه با من اکی بشی اصلا من برای اینکه با تو اکی بشم با دوست دخترم کات کردم
ا،ت: ببین نمیدونم ولی منم روت کراش دارم
کوک جدی میگی
ا،ت: اره
کوک: پس الان باهام اکیه
ا،ت: اره
کوک: مرسی عشقم
ا،ت: چقدر زود صمیمی شدی
کوک: ما با هم صمیمی بودیم فقط ر،،ل نبودیم
فلش بک به 6 ساعت بعد ساعت 4 صبح ویو ا،ت
وایی کوک چقدر جنتلمنه باورم نمیشه باهاش اکی شدم فقط الان به ا،ت چی بگم خدا نمیتونم بهش نگم چون باهوشه میفهمه حتی اگه من نگم پس فردا بهش میگم
- ۱۲.۰k
- ۱۵ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط