تتو آرتیست من 🫀🖤p7

جیسو: سوجون بیا سوجون: بله، کاری داری جیسو: یادته می سان گفتش که نمیدونم عاشق شدم یانه اما حس عجیبی بهش دارم سوجون: اره یادمه جیسو: من فکر کنم بدونم اون کیه سوجون: کیه... نگو که جیسو: دقیقا تهیونگه من خیلی وقته می سان رو ندیدم تو بهتر میتونی تشخیص بدی با همه ی پسرا اینجوریه یا نه سوجون: ابدا سوجون تا حالا به یه پسر انقدر صمیمی نبود جیسو: اها، جونگ کوک بیا جونگ کوک: بله جیسو: میگم تهیونگ مغروره؟ جونگ کوک: اره اگه نبود که تا الان با یه دختر بود اون به این باور داره هیچ دختری در حدم نیست جیسو:واو خیل خوب میتونی بری سوجون: می سان که خیلی مغروره اونم کاری نمیکنه که تهیونگ سمتش بره جیسو: من یه فکری دارم سوجون: چیه (گفتش) سوجون: مو لا درزش نمیره (1ساعت بعد) جی هوپ: بچه ها رسیدیم همه: بلاخره سوجون: اخ کمرم خشک شد (رفتن داخل خونه ای که اجاره کردن) می سان: اتاق خوابش خوشگله تهیونگ: حالا چجوری اتاق هارو تقسیم کنیم جیسو: خب من با جی هوپم می سا جونگ کوک: بیخود پسرا تو یه اتاق دخترا تو یه اتاق جی هوپ: جونگ کوک جیسو دوست دخترمه ها جیسو: اره جونگ کوک: زنت که نیست همین که گفتم سوجون: در حال خاظر بنده گشنمه جیسو: منم می سان: اقایون با غیرت زحمت بکشید لطف کنید برید یه غذا جور کنید (با تمسخر) تهیونگ: شما باید غذا درست کنید نه ما می سان: ببخشیدا تو اشپرخونه هیچی نیست همه به جز سوجون: تو کی وقت کردی اشپزخونه رو ببینی می سان: موقعی که داشتین سر اتاق دعوا میکردین جی هوپ: راستی اینجا 3خوابه می سان: من میرم داخل اون اتاق گفته باشم