فیک آقای خشن قسمت ۴۸
جون کوک همون شب که از کنسرت برگشت دید دادشش پست گذاشته اونم با دختره مورد علاقه اش حسابی بهم ریخت تهیونگ از تو آشپزخونه دید جون کوک همه چیو زده خرد کرده تهیونگ گفت ای بابا چی شده
جون کوک گفت نگاه کن دادشم رفته با دختری من عاشقشم عکس گرفته پست کرده
تهیونگ یکمی توی دلش ناراحت شد و به روی خودش نیاورد جون کوک اسلحه برداشت و بلیط هواپیما گرفته بود گفت تهیونگ بامن میاییی تهیونگ گفت کجاااااا
جون کوک گفت برم اون کوکی رو بکشمش
ماریسا یه لباس زیبا پوشیده بود و کوک گفت امشب من کنسرت دارم بیا بریم شام رو به گارسون گفتن بزاره توی پاکت میبرن و سوار ماشین شدن کوکی با ذوق وشوق رسیدن اونجا و ماریسا اولین نفری بود که جلو نشسته بود کوکی با اسکوتر اش اومد شنل زیبا تنش کرده بود خندید ماریسا خیلی خیلی خوشش اومده بود
وقتی که کوکی میخوند و می رقصید همش به ماریسا چشمک و لبخند می زد
جون کوک گفت نگاه کن دادشم رفته با دختری من عاشقشم عکس گرفته پست کرده
تهیونگ یکمی توی دلش ناراحت شد و به روی خودش نیاورد جون کوک اسلحه برداشت و بلیط هواپیما گرفته بود گفت تهیونگ بامن میاییی تهیونگ گفت کجاااااا
جون کوک گفت برم اون کوکی رو بکشمش
ماریسا یه لباس زیبا پوشیده بود و کوک گفت امشب من کنسرت دارم بیا بریم شام رو به گارسون گفتن بزاره توی پاکت میبرن و سوار ماشین شدن کوکی با ذوق وشوق رسیدن اونجا و ماریسا اولین نفری بود که جلو نشسته بود کوکی با اسکوتر اش اومد شنل زیبا تنش کرده بود خندید ماریسا خیلی خیلی خوشش اومده بود
وقتی که کوکی میخوند و می رقصید همش به ماریسا چشمک و لبخند می زد
۱.۳k
۰۸ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.