سناریو درخواستی:)
وقتی عضو هشتمی و پر.یودی شب کنارشون میخوابی و از شدت درد خودتو تو بغل اونا جا میکنی و گریه میکنی...
نامجون:"پا میشه برات قرص و کیسه اب گرم میاره و پتو رو کامل دورت میپیچه و بغلت میکنه"
جین:"یهو از بغلت پا میشه میره تو اشپز خونه و چند دقیقه بعد با غذای گرم و قرص میاد"
یونگی:"بدون اینکه چشماشو باز کنه تورو توی بغلش فشار میده و کمرتو ماساژ میده"
جیهوپ:"بیدار میشه و سعی میکنه بخندونتت تا دردت یادت بره"
جیمین:"فکر کردی خوابیده ولی هنوز بیدار بود و فقط چشماشو بسته بود.."
-"متوجه گریه هات میشه"
-چرا گریه میکنی؟ ها؟ بزنمت؟
+دلم درد میکنهه(گریه)
-ش.ت خب عیب نداره خوب میشی..
تهیونگ:"اینکه رفتی بغلش رو حس میکنه و با گیجی بیدار میشه"
-چی شده؟
+پر.یودم(گریه)
-هاه؟(گیج)
+میدونی چی هست اصن؟(بغض)
-منم پر.یود میشم؟
+:/....
جونگکوک:"همین که متوجه میشه که چته چشماشو باز میکنه و میشینه"
+"با تعجب نگاهش میکنی"
-"داره سرچ میکنه: چجوری دیگه پر.یود نشیم"
نامجون:"پا میشه برات قرص و کیسه اب گرم میاره و پتو رو کامل دورت میپیچه و بغلت میکنه"
جین:"یهو از بغلت پا میشه میره تو اشپز خونه و چند دقیقه بعد با غذای گرم و قرص میاد"
یونگی:"بدون اینکه چشماشو باز کنه تورو توی بغلش فشار میده و کمرتو ماساژ میده"
جیهوپ:"بیدار میشه و سعی میکنه بخندونتت تا دردت یادت بره"
جیمین:"فکر کردی خوابیده ولی هنوز بیدار بود و فقط چشماشو بسته بود.."
-"متوجه گریه هات میشه"
-چرا گریه میکنی؟ ها؟ بزنمت؟
+دلم درد میکنهه(گریه)
-ش.ت خب عیب نداره خوب میشی..
تهیونگ:"اینکه رفتی بغلش رو حس میکنه و با گیجی بیدار میشه"
-چی شده؟
+پر.یودم(گریه)
-هاه؟(گیج)
+میدونی چی هست اصن؟(بغض)
-منم پر.یود میشم؟
+:/....
جونگکوک:"همین که متوجه میشه که چته چشماشو باز میکنه و میشینه"
+"با تعجب نگاهش میکنی"
-"داره سرچ میکنه: چجوری دیگه پر.یود نشیم"
۲۹.۲k
۱۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.