زنبور دار
Part16
سفارت سیاه خانه سفیر دولت آمریکا....بسون
جیمین تفنگ و برداشتم امروز باید تمومش میکردم به سمت ساخته مون رفتم .
با اینکه حرج و مرج بود ولی خب دوسش داشتم .
اتاق موکلی
ساموئل :اون نمی تونه از پس پارک بر بیاد فهمیدی
موکلی :اون میتونه مگه نه جک
جک :معلومه مثلا قبلا یکی از زنبور دارا رو کشتم البته شانسی اسمش چی بو اسمش خب
ساموئل :جئون جانگ کوک ......با تنفر به جک نگاه کرد
جک :ها آره آره خودشه اون عوضی پای منو قط کرد نگاه
بعد پای بریده اش و آورد روی میزو نشونش داد
جک :اون عوضی فرز ترین زنبور داد بود ولی آخر با یه تیر توی مغذ اون و با تبر قطع کردن دستی که تتو داشت
کارش و تموم کردم ......باخنده و افتخار
ادمین :عه حالا که جیمین و انداختم به جونت تیکه تیکه ات کنه می فهمی فرق بین زنبور دارو و یه پیر سگ مثل تو چیه.
ساموئل:بس کن خب این چه صدایی هست .؟
افسر :قربان اون اینجاست
که یک هو در منفجر شدو آقای پارک وارد شد .
جیمی :هه که با کشتن کوک به خودت افتخارم میکنی ، یه بلایی به سرت بیارم .
بعد به سمت جک حمله کردو با هاش در گی شد جک چاقوی خودش و در آوردو با اون گلاویز شد ولی یک هو
چاقو رو فرو کرد توی شکم جیمین ساموئل دیگه نمی تونست تحمل کنه که یک هو موکلی اون و
گرفت .
جیمین تفنگ و برداشت و با یه گلوله مخ جک و آورد پایین
سفارت سیاه خانه سفیر دولت آمریکا....بسون
جیمین تفنگ و برداشتم امروز باید تمومش میکردم به سمت ساخته مون رفتم .
با اینکه حرج و مرج بود ولی خب دوسش داشتم .
اتاق موکلی
ساموئل :اون نمی تونه از پس پارک بر بیاد فهمیدی
موکلی :اون میتونه مگه نه جک
جک :معلومه مثلا قبلا یکی از زنبور دارا رو کشتم البته شانسی اسمش چی بو اسمش خب
ساموئل :جئون جانگ کوک ......با تنفر به جک نگاه کرد
جک :ها آره آره خودشه اون عوضی پای منو قط کرد نگاه
بعد پای بریده اش و آورد روی میزو نشونش داد
جک :اون عوضی فرز ترین زنبور داد بود ولی آخر با یه تیر توی مغذ اون و با تبر قطع کردن دستی که تتو داشت
کارش و تموم کردم ......باخنده و افتخار
ادمین :عه حالا که جیمین و انداختم به جونت تیکه تیکه ات کنه می فهمی فرق بین زنبور دارو و یه پیر سگ مثل تو چیه.
ساموئل:بس کن خب این چه صدایی هست .؟
افسر :قربان اون اینجاست
که یک هو در منفجر شدو آقای پارک وارد شد .
جیمی :هه که با کشتن کوک به خودت افتخارم میکنی ، یه بلایی به سرت بیارم .
بعد به سمت جک حمله کردو با هاش در گی شد جک چاقوی خودش و در آوردو با اون گلاویز شد ولی یک هو
چاقو رو فرو کرد توی شکم جیمین ساموئل دیگه نمی تونست تحمل کنه که یک هو موکلی اون و
گرفت .
جیمین تفنگ و برداشت و با یه گلوله مخ جک و آورد پایین
۳.۲k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.