بی اراده پشت سرش راه میرفتم
بی اراده پشت سرش راه میرفتم
خودش بود ولی نمیشناختمش
چشماش متعلق به اون نبود
دستم کشیده شد، برگشتم پشت سرمو نگا کردم
غریبه بود ولی انگار میشناختمش
نمیدونم چه اتفاقی داشت میفتاد و اینا کی بودن و چی بودن
بی هیچ حرفی به غریبه نگا کردم، گفت باهام بیا
اختیار پاهامو نداشتم
میخاستم به راه قبلیم ادامه بدم
منو دنبال خودش کشید، داد میزدم اسمشو میگفتم ولی حتی بهم نگاه نکرد
غریبه منو با خودش برد، بغلم کرد ولی آروم نشدم
دلم تورو میخواست
میخواستم بیام پیشت
ولی تو بهم نگاه نمیکردی
گم شده بودم، وسط یه بازی بودم شاید
تو اونی نبودی که میشناختم و غریبه برام آشنا بود
چرا میخواست بهم کمک کنه
چرا تو با شنیدن صدام برنگشتی
چرا من اینجام
چرا من دارم این خوابو میبینم
همه چی عجیبه..
خودش بود ولی نمیشناختمش
چشماش متعلق به اون نبود
دستم کشیده شد، برگشتم پشت سرمو نگا کردم
غریبه بود ولی انگار میشناختمش
نمیدونم چه اتفاقی داشت میفتاد و اینا کی بودن و چی بودن
بی هیچ حرفی به غریبه نگا کردم، گفت باهام بیا
اختیار پاهامو نداشتم
میخاستم به راه قبلیم ادامه بدم
منو دنبال خودش کشید، داد میزدم اسمشو میگفتم ولی حتی بهم نگاه نکرد
غریبه منو با خودش برد، بغلم کرد ولی آروم نشدم
دلم تورو میخواست
میخواستم بیام پیشت
ولی تو بهم نگاه نمیکردی
گم شده بودم، وسط یه بازی بودم شاید
تو اونی نبودی که میشناختم و غریبه برام آشنا بود
چرا میخواست بهم کمک کنه
چرا تو با شنیدن صدام برنگشتی
چرا من اینجام
چرا من دارم این خوابو میبینم
همه چی عجیبه..
۱۵.۰k
۱۶ آذر ۱۴۰۲