مادر پسر هشت ساله ای فوت کرد. پدرش با زن دیگری ازدواج کرد
مادر پسر هشت سالهای فوت کرد. پدرش با زن دیگری ازدواج کرد. یک روز پدر از او پرسید: «پسرم! به نظرت فرق بین مادر اولی و مادر جدید چیست؟» پسر با معصومیت جواب داد: «مادر اولیام دروغگو بود اما مادر جدیدم راستگو است.» پدر با تعجب پرسید: «چطور؟»
پسر گفت: «قبلاً هر وقت من با شیطونیام مادرم رو اذیت میکردم، میگفت اگر اذیتش کنم از غذا خبری نیست اما من به شیطونی ادامه میدادم. با این حال، وقت غذا صِدام میکرد و بِهِم غذا میداد. ولی حالا هر وقت شیطونی کنم مادر جدیدم میگه اگر از اذیت کردن دست برندارم به من غذا نمیدِه و الان دو روزه که گرسنهام.
پسر گفت: «قبلاً هر وقت من با شیطونیام مادرم رو اذیت میکردم، میگفت اگر اذیتش کنم از غذا خبری نیست اما من به شیطونی ادامه میدادم. با این حال، وقت غذا صِدام میکرد و بِهِم غذا میداد. ولی حالا هر وقت شیطونی کنم مادر جدیدم میگه اگر از اذیت کردن دست برندارم به من غذا نمیدِه و الان دو روزه که گرسنهام.
۱.۷k
۱۹ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.