پارت هفتم : عاشقتم

پارت هفتم : عاشقتم

جونگ کوک هل دادن جلو کوک.جلوم.وایستاد با حالت بامزه ای شروع مرد خاروندن سرش من که از خجالت دستم از روی صورتم.برنمیداتشم
کوک.اروم. میشه برای همیشه بانیت بشم
نامجون با صدای بلند تر صداتتت اصلاا خوب نمیاددد چی گفتیی بهش
جونگ.کوک.برگشت با حرص به نامجون نگاه کرد که پسرا زدن زیر خنده
کای ـ داداش اجازه مارو داری بیا توی میکروفن بگو.
میکروفن دادن بهش
کوک ـاوممم ایو.چیزه
چانیول. چیز میزه بگو.دیگه
کوک نفس عمیقی کشید چشماش بست
کوک ـ میشه برای همیشه بانیت باشم
همه ارمی ها شروع مردن هورا کشیدن و همزمان گفتن
ارمی ها همزمان ـ ایوووو قبولل کننن ایووو قبل کن ایووو قبول.کنن
من اروم ـ باشه
دستم از روی صورتم برداشتم دیدم جونگ.کوک ناباور نگام.میکنه نشست ژمین بهم زل زد