آب و آتش پارت ۷
چویا رایلا را بوسید
بهش گفت «میشه امشب باهم انجام میدیم»
رایلا با حرکت سر جواب مثبت بهش داد
رایلا رو روی تخت دراز کرد
صورتش رو به صورت رایلا نزدیک کرد
رایلا می دونست می خواد چیکار کنه پس همکاری کرد
چویا بوسی خشن و وحشی رو با رایلا شروع کرد
رفت سمت لباس رایلا و اون رو در آورد
دستش رو برد پشت رایلا و کمرش رو بلند کرد
سگک سوتین رو باز کرد و شوتش کرد یک طرف
دستش رو از پایین نزدیک سینه های رایلا کرد
کم کم مالششون داد و بعضی وقتا هم فشارشون می داد
از رایلا جدا شد و رفت سمت سینه هایش
یکی رو مالش می داد و یکی رو خشن می مکید
گاهی جاشون رو عوض می کرد
تمام سطح سینه های رایلا پر شد از مارک های سیاه و بنفش
دستش رو به سمت عضو رایلا برد اول یکم مالشش داد
بعد یکی از انگشتانش رو وارد عضو کرد
رایلا خواست جیغ بکشه که با بوسه چویا خفه شد
چویا جداشد ازش که متوجه خیسی دستش شد
چویا : تو باکری
رایلا (با صورت سرخ): آره خب اییی
منحرف هستم و می دونم هرچی بگید مهم نیست
#بانگو_استری_داگز #سگ_های_ولگرد_بانگو #چویا_ناکاهارا #فن-فیک #سناریو #انیمه #مانگا
بهش گفت «میشه امشب باهم انجام میدیم»
رایلا با حرکت سر جواب مثبت بهش داد
رایلا رو روی تخت دراز کرد
صورتش رو به صورت رایلا نزدیک کرد
رایلا می دونست می خواد چیکار کنه پس همکاری کرد
چویا بوسی خشن و وحشی رو با رایلا شروع کرد
رفت سمت لباس رایلا و اون رو در آورد
دستش رو برد پشت رایلا و کمرش رو بلند کرد
سگک سوتین رو باز کرد و شوتش کرد یک طرف
دستش رو از پایین نزدیک سینه های رایلا کرد
کم کم مالششون داد و بعضی وقتا هم فشارشون می داد
از رایلا جدا شد و رفت سمت سینه هایش
یکی رو مالش می داد و یکی رو خشن می مکید
گاهی جاشون رو عوض می کرد
تمام سطح سینه های رایلا پر شد از مارک های سیاه و بنفش
دستش رو به سمت عضو رایلا برد اول یکم مالشش داد
بعد یکی از انگشتانش رو وارد عضو کرد
رایلا خواست جیغ بکشه که با بوسه چویا خفه شد
چویا جداشد ازش که متوجه خیسی دستش شد
چویا : تو باکری
رایلا (با صورت سرخ): آره خب اییی
منحرف هستم و می دونم هرچی بگید مهم نیست
#بانگو_استری_داگز #سگ_های_ولگرد_بانگو #چویا_ناکاهارا #فن-فیک #سناریو #انیمه #مانگا
۲.۳k
۱۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.