پارت ۵۷
پارت ۵۷
یکم اسماته ها
ویو کوک
-اما...اما تو هنوز مریضی
+مشکلی ندارم
-مطم... مطمئنی؟
+اگر نبودم بهت نمیگفتم
یکم نگاهش کردم و خیلی خیلی آروم و با تردید رفتم سمت گردنش و بوسه ای روی سیبک گلوش زدم و همون طوری راهم رو گرفتم به سمت گردن کشیده اش
بعد ۱۵ مین مک زدن و مارک کردن گردن خوشمزه و زیباش رفتم سمت لاله گوشش...
آروم آروم تو گوشش گفتم
-خیلی دوست دارم (بم)
+اوممممم ، آههه(ناله های ریز)
پس داره تحریک میشه ، هوم ... منم نیازش دارم
دوباره رفتم سمت گردنش و تا سینه هاش پوستش رو لیسیدم
میدونستم حس برخورد زبون داغم با پوستش دیوونه اش میکنه
+آهههه...اوممم...هوف
جام رو با یه حرکت باهاش عوض کردم و رفتم پشتش و سرم رو کردم تو گردنش ، همونجا رو لیسیدم و دوباره مک عمیقی زدم
+آهههه
-بیب؟
+هومممم
-میخوامت
+ا...اما
لبام رو گذاشتم رو لبش و حرفش رو قطع کردم و وحشیانه میمکیدم
بعد یکم با ضربه هایی که به سینم میزد ازش جدا شدم و نگاهش کردم
نفس کم آورده بود و نفس نفس میزد
بلندش کردم و بردمش زیر دوش و خمش کردم و خودم رو آماده ورود کردم
کم کم داخلش کردم که ناله های ریزی میکرد
+اهههه ، اهههه
بعد یکم توش میکوبیدم و اونم دستاش رو به عنوان تکیه گاه روی دیوار گذاشته بود.داشتم ارضا میشدم ولی از ناله هاش میفهمیدم که اون هنوز نرسیده
پس عضوش رو گرفتم تو دستم و همونطور که میکوبیدم براش هند جاب رفتم و بلاخره ارضا شدیم
بغلش کردم و شستمش و رفتیم بیرون
گذاشتمش رو تخت و رفتم از تو چمدون لباس آوردم برای خودمون
لباسش رو که پوشید موهاش رو خشک کردم و بوییدم ؛ بعدم رفت رو تخت و دراز کشید
رفتم بالا سرش و بوسش کردم
-فعلا بخواب
+اوهوم (لبخند)
رفتم کنار و پتو رو کشیدم روش و رفتم بیرون از اتاق و یه راست رفتم پایین پیش بچه ها . الان تقریبا ۲ ساعت بود که بالا بودیم
شوگا : عه وا این /:
جیهوپ : چه عجبببببب! خوشگذرونی هاتون تموم شد؟؟
-چیییییی؟!!! چه خوشگذرونی؟؟؟
جین : آها (نگاه های معنی دار)
لارا : حالا ته کجاست؟
-هوم؟ بالا خوابیده ، خسته بود
نامجون : خسته بود یا خستش کردی؟(نگاه های شیطانی)
-بیخیال دیگه . راستی جیمین کو؟
شوگا : رفت خوابید . اونم خیلی خسته شده
-اوهوم
که یهو...
یکم اسماته ها
ویو کوک
-اما...اما تو هنوز مریضی
+مشکلی ندارم
-مطم... مطمئنی؟
+اگر نبودم بهت نمیگفتم
یکم نگاهش کردم و خیلی خیلی آروم و با تردید رفتم سمت گردنش و بوسه ای روی سیبک گلوش زدم و همون طوری راهم رو گرفتم به سمت گردن کشیده اش
بعد ۱۵ مین مک زدن و مارک کردن گردن خوشمزه و زیباش رفتم سمت لاله گوشش...
آروم آروم تو گوشش گفتم
-خیلی دوست دارم (بم)
+اوممممم ، آههه(ناله های ریز)
پس داره تحریک میشه ، هوم ... منم نیازش دارم
دوباره رفتم سمت گردنش و تا سینه هاش پوستش رو لیسیدم
میدونستم حس برخورد زبون داغم با پوستش دیوونه اش میکنه
+آهههه...اوممم...هوف
جام رو با یه حرکت باهاش عوض کردم و رفتم پشتش و سرم رو کردم تو گردنش ، همونجا رو لیسیدم و دوباره مک عمیقی زدم
+آهههه
-بیب؟
+هومممم
-میخوامت
+ا...اما
لبام رو گذاشتم رو لبش و حرفش رو قطع کردم و وحشیانه میمکیدم
بعد یکم با ضربه هایی که به سینم میزد ازش جدا شدم و نگاهش کردم
نفس کم آورده بود و نفس نفس میزد
بلندش کردم و بردمش زیر دوش و خمش کردم و خودم رو آماده ورود کردم
کم کم داخلش کردم که ناله های ریزی میکرد
+اهههه ، اهههه
بعد یکم توش میکوبیدم و اونم دستاش رو به عنوان تکیه گاه روی دیوار گذاشته بود.داشتم ارضا میشدم ولی از ناله هاش میفهمیدم که اون هنوز نرسیده
پس عضوش رو گرفتم تو دستم و همونطور که میکوبیدم براش هند جاب رفتم و بلاخره ارضا شدیم
بغلش کردم و شستمش و رفتیم بیرون
گذاشتمش رو تخت و رفتم از تو چمدون لباس آوردم برای خودمون
لباسش رو که پوشید موهاش رو خشک کردم و بوییدم ؛ بعدم رفت رو تخت و دراز کشید
رفتم بالا سرش و بوسش کردم
-فعلا بخواب
+اوهوم (لبخند)
رفتم کنار و پتو رو کشیدم روش و رفتم بیرون از اتاق و یه راست رفتم پایین پیش بچه ها . الان تقریبا ۲ ساعت بود که بالا بودیم
شوگا : عه وا این /:
جیهوپ : چه عجبببببب! خوشگذرونی هاتون تموم شد؟؟
-چیییییی؟!!! چه خوشگذرونی؟؟؟
جین : آها (نگاه های معنی دار)
لارا : حالا ته کجاست؟
-هوم؟ بالا خوابیده ، خسته بود
نامجون : خسته بود یا خستش کردی؟(نگاه های شیطانی)
-بیخیال دیگه . راستی جیمین کو؟
شوگا : رفت خوابید . اونم خیلی خسته شده
-اوهوم
که یهو...
۲.۵k
۲۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.