شاهدخت درد p13
شاهدخت درد p13
ته داشت تلم. به میزد که دید در اتاق باز شدو...
فلش بک به 1 ساعت پیش
وقتی ته ا.ت رو برد کوکم میخواست بره سراغ سوهی که خون جلوی چشمای سوهی رو گرفته بود و از شدت عصبانیت کوک و بقیه ادماش رو لتو پار کرد و بعد به سمت عمارت ته راه افتاد
وقتی رسید با ادمای ته درگیر شدو وارد عمارت شد و دید سکوت کامله که داشت دنبال اون دوتا میگشت که دید صدای ناله از یکی از اتاقا میاد رفت اونجا در اتاقو باز کرد و با صحنه ای که دید دیوونه شد
ویو ته
دیدم یکی در اتاقو بازکرده و دیدم که سوهی همون موقع از روی ا.ت بلند شدم دکمه های لباسمو بستم و با ارامش سمت سوهی رفتم
ته: حالا فهمیدی ا.ت مال منه؟(با پوزخند)
سوهی: ا.ت اینو نمیخواسته
ته: تو از کجا میدونی خوب که ناله میکرد که
سوهی: دوست داری از خودش بپرسیم؟
ا.ت: خ. خ. خب من انتخابم....
پارت بعد 10 لایک
ته داشت تلم. به میزد که دید در اتاق باز شدو...
فلش بک به 1 ساعت پیش
وقتی ته ا.ت رو برد کوکم میخواست بره سراغ سوهی که خون جلوی چشمای سوهی رو گرفته بود و از شدت عصبانیت کوک و بقیه ادماش رو لتو پار کرد و بعد به سمت عمارت ته راه افتاد
وقتی رسید با ادمای ته درگیر شدو وارد عمارت شد و دید سکوت کامله که داشت دنبال اون دوتا میگشت که دید صدای ناله از یکی از اتاقا میاد رفت اونجا در اتاقو باز کرد و با صحنه ای که دید دیوونه شد
ویو ته
دیدم یکی در اتاقو بازکرده و دیدم که سوهی همون موقع از روی ا.ت بلند شدم دکمه های لباسمو بستم و با ارامش سمت سوهی رفتم
ته: حالا فهمیدی ا.ت مال منه؟(با پوزخند)
سوهی: ا.ت اینو نمیخواسته
ته: تو از کجا میدونی خوب که ناله میکرد که
سوهی: دوست داری از خودش بپرسیم؟
ا.ت: خ. خ. خب من انتخابم....
پارت بعد 10 لایک
۹.۶k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.