اینکه نگفتی دوستم داری مثل این بود که در جنینی سقط بشم

اینکه نگفتی دوستم داری مثل این بود که در جنینی سقط بشم!

بگو دوستم داری تا به دنیا بیایم،
تا برایت حرف بزنم،
برایت شعر بخوانم،
راه رفتن یاد بگیرم و بدوم.

بگو دوستم داری تا در شهر گم بشم،
شیشه همسایه رو بشکنم،
از مدرسه فرار کنم.

بگو دوستم داری تا جوش بلوغ بزنم،
تا بزرگ بشم،
تا قله ها رو با هم فتح کنیم،
خیابان ها رو متر کنیم،
زندگی را لمس کنیم.

بگو دوستم داری تا به پایت پیر بشم،
فقط یکبار،
یکبار دیگر بگو دوستم داری تا برایت بمیرم!
دیدگاه ها (۱۰)

نبودنِ کسی، رفتنِ کسیمانند قطع شدنِ دست است.مشکل نداشتنِ دست...

#برشی_از_یک_کتاب به من می گفتن مرد دوشنبه ای...چون همیشه دوش...

عاشق شدن مثل گوش دادن به صدای پیانو توی یک کافه شلوغ می مونه...

از یک جایی به بعدادامه میدهی زندگی را به سمت جایی پرتدست میک...

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

قلب یخیپارت ۶ادامش بدم؟ احساس میکنم خوشتون نمیاد اگه واقعا د...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط