سفیران سلامت پارت ۳۰

#kook

خب چیشده چرا حالش بد شده

نکنه بیماری بدیه

دکتر:نه.نه اصلا نگران نباشید

دینگ دینگ(گوشیه کوک زنگ خورد)

جین:الو کوک کجایی

بیمارستان

جین:چرا خیر باشه چیزیتون شده

نه داداش لیسا حالش دوباره بد شد اوردمش بیمارستان

(مثلا کوک درحال حرف زدنه که دکتر یچیزی میگه به لیسا)

دکتر:تبریک میگم لیسا خانم شما صاحب یه بچه میشین

#ژینا

خب کوکی درحال حرف زدن با جین بود وقتی حرفهای دکتر رو شنید که به لیسا می‌گفت

گوشی از دستش افتاد (فیلم ترکی شد)

کوک:چی(چ رو محکم گفت)

کوک:دارم بابا میشم

دکتر:تبریک میگم

دکتر اینو گفت و رفت بیرون

#kook

ل...لیسا داریم بچه دار میشیم(ووییی ننه‌من‌خیلی ذوق زده شدم)

لیسا:اره کوک

#ژینا

وقتی لیسا گفت اره

کوک لیسا رو بقل کرد و پرش داد

#jin

خدایا این پسر یهو چش شد

جیسو:نکنه لیسا چیزیش شده باشه

جیسو:وای خدایا لیسا چش شده

جیسو:خدایا خودت صبر بده

وای جیسو دیوونم کردی صبر کن الان میفهمیم

جیسو:اوف تو هم اعصاب نداری

خب یه سره رو مخم راه میری
جیسو:باشه بابا

همینجا بی سرو صدا نشسته بودیم که یهو دیدم کوک زنگ زد

جیسو:,کیه

کوک هست

_زود جواب بده ببینم چی میگه

الو کوک

_الو داداش

ببخشید قطع کردم

چیزی شده لیسا حالش خوبه

_اره خوبه

پس چیشده

_پسر دارم بابا میشم

چی....چی میگی تو خیلی خوشحال شدم

_الان میام

ا...الو

اوف قطع کرد

جیسو:چی میگه ها

کوک داره بابا میشه

جیسو:چی یعنی ل..لیسا حاملس

اره