جنگل یوسانگ
#جنگل یوسانگ
#پارت ۸
کوک طی یک حرکت کمر لاهی رو گرفت و عقب کشیده و لگد محکمی به اون فرد آلوده زد که باعث شد به بیرون در پرت بشه
_دررر
کوک فریاد زد و جین بلافاصله به سمت قفل رفت و در رو بست
لاهی که متعجب سرجاش خشک شده بود
دست کوک رو جدا کرد و به عقب برگشت و با دیدن صحنه مقابلش با اینکه قبلا هم آدم آلوده دیده بود ترسید
_ما هم آمدیم یا مسیححح!
ته فریاد زد و رو زمین نشست تعداد آدمای آلوده زیاد شده بودن و دکتر نامجون هم کمی عقب کشید
لاهی سریعا لب زد
_هر چی دم دست هست بیارین!
کوک پرده ای آورد و روی در چسبوند
_دیده بشیم بدتره وحشی تر میشن
لاهی تایید کرد مقداری وسیله پشت در گذاشتن و همه از در فاصله گرفتن
_مث اینکه تغذیه کنکله
یونگ لب زد و به بقیه نگاه کرد
_الان مهم اینه که همه ی افرادی که آلوده شدن بیرون اومدن پس باید راه های ورودی به ساختمون رو ببندیم
کوک که از بهم ریختن نقشش عصبی بود با باور و دیدن اونها فهمید که باید برای بقا و بعد فرار تلاش کنه
_حله یک نفر با من بیاد پشت بوم دو نفر در دوم دو نفر پارکینگ سریع برین
هر کس وسیله ی دفاعی برداشت و راه افتاد
لاهی و کوک هم به سمت پشت بوم به راه افتادن
_دکتر نام(نامجون) برین پیش بقیه و از اتاق بیرون نیاین
دکتر نام سریع راه افتاد و به سمت اتاق رفت و ته اما به دنبال اونها اومد
_باز گوه خور محل اومد
_می خوام عکس بگیرم شما مشغول کارتون باشین
کوک عصبانی برگشت
_آخه بزنم دهنت بچه دنیا به آخر رسید کنجکاوی تو نه
لاهی کوک رو گرفت
_الان وقتش نیست
هر سه به سمت پشت بوم رفتن کوک اول رفت و بیرون رو رویت کرد
_امنه زود باش
ته سریع بیرون رفت و به سمت لبه ساختمون پا گذاشت ترسید اما سریع چند تا فیلم کوتاه و عکس گرفت
ته داخل شد که داد لاهی مصادف با برگشت کوک شد
_پشتت جونگ کوککک
کوک سریعا برگشت و چوب بیسبالی که از ساختمون برداشته بود رو زیر گردن اون فرد گذاشت و با لگد محکمی اون رو به عقب پرت کرد
و داخل ساختمون شد
لاهی سریع در رو بست و موانع در رو محکم کرد
کوک سرش رو به بالا برد
_هوفف لعنتی
خواست به سمت ته بره که لاهی مانعش شد
_بابا بس کن عه چقدر میزنیش
حقیقتا اعصابش ضعیف شده بود پس آرامشش رو حفظ کرد و با هم به سمت در دوم ساختمون رفتن تا از امنیتش مطمئن بشن
_هی تو ما نباید آدمای آلوده بینمون رو هم بگیریم؟
لاهی به فکر فرو رفت درست بود وگرنه اینکار فایده نداشت
_امشب بحث می کنیم غذا هم میمونه فردا اگه وضعیت آروم بشه
...
#بی تی اس
#پارت ۸
کوک طی یک حرکت کمر لاهی رو گرفت و عقب کشیده و لگد محکمی به اون فرد آلوده زد که باعث شد به بیرون در پرت بشه
_دررر
کوک فریاد زد و جین بلافاصله به سمت قفل رفت و در رو بست
لاهی که متعجب سرجاش خشک شده بود
دست کوک رو جدا کرد و به عقب برگشت و با دیدن صحنه مقابلش با اینکه قبلا هم آدم آلوده دیده بود ترسید
_ما هم آمدیم یا مسیححح!
ته فریاد زد و رو زمین نشست تعداد آدمای آلوده زیاد شده بودن و دکتر نامجون هم کمی عقب کشید
لاهی سریعا لب زد
_هر چی دم دست هست بیارین!
کوک پرده ای آورد و روی در چسبوند
_دیده بشیم بدتره وحشی تر میشن
لاهی تایید کرد مقداری وسیله پشت در گذاشتن و همه از در فاصله گرفتن
_مث اینکه تغذیه کنکله
یونگ لب زد و به بقیه نگاه کرد
_الان مهم اینه که همه ی افرادی که آلوده شدن بیرون اومدن پس باید راه های ورودی به ساختمون رو ببندیم
کوک که از بهم ریختن نقشش عصبی بود با باور و دیدن اونها فهمید که باید برای بقا و بعد فرار تلاش کنه
_حله یک نفر با من بیاد پشت بوم دو نفر در دوم دو نفر پارکینگ سریع برین
هر کس وسیله ی دفاعی برداشت و راه افتاد
لاهی و کوک هم به سمت پشت بوم به راه افتادن
_دکتر نام(نامجون) برین پیش بقیه و از اتاق بیرون نیاین
دکتر نام سریع راه افتاد و به سمت اتاق رفت و ته اما به دنبال اونها اومد
_باز گوه خور محل اومد
_می خوام عکس بگیرم شما مشغول کارتون باشین
کوک عصبانی برگشت
_آخه بزنم دهنت بچه دنیا به آخر رسید کنجکاوی تو نه
لاهی کوک رو گرفت
_الان وقتش نیست
هر سه به سمت پشت بوم رفتن کوک اول رفت و بیرون رو رویت کرد
_امنه زود باش
ته سریع بیرون رفت و به سمت لبه ساختمون پا گذاشت ترسید اما سریع چند تا فیلم کوتاه و عکس گرفت
ته داخل شد که داد لاهی مصادف با برگشت کوک شد
_پشتت جونگ کوککک
کوک سریعا برگشت و چوب بیسبالی که از ساختمون برداشته بود رو زیر گردن اون فرد گذاشت و با لگد محکمی اون رو به عقب پرت کرد
و داخل ساختمون شد
لاهی سریع در رو بست و موانع در رو محکم کرد
کوک سرش رو به بالا برد
_هوفف لعنتی
خواست به سمت ته بره که لاهی مانعش شد
_بابا بس کن عه چقدر میزنیش
حقیقتا اعصابش ضعیف شده بود پس آرامشش رو حفظ کرد و با هم به سمت در دوم ساختمون رفتن تا از امنیتش مطمئن بشن
_هی تو ما نباید آدمای آلوده بینمون رو هم بگیریم؟
لاهی به فکر فرو رفت درست بود وگرنه اینکار فایده نداشت
_امشب بحث می کنیم غذا هم میمونه فردا اگه وضعیت آروم بشه
...
#بی تی اس
۲.۲k
۰۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.